مجید بسطامی
این مطلب را میتوانید در این صفحات از شماره ۳۱-۳۲ پرنیان کانادا ببینید.
نکاتی بوده که گهگاه به دوستان تازهوارد در مورد نوروز در کانادا توصیه شده است. در اینجا تصمیم گرفتم بهجای بهاریهنویسی برخی از آنها را روی کاغذ (مانیتور) بیاورم.
چهارشنبهسوری
بزرگترین مشکل ایرانیان کانادا یا حداقل ساکنان تورنتو تا سالها این بود که به مقامات شهرداری و سازمان آتشنشانی بفهمانند چهارشنبهسوری بدون روشن کردن و پریدن از روی آتش معنا ندارد! پریدن از روی آتش؟ آنها هنوز هم باور ندارند که کسانی به اختیار خود از روی شعلههایی به ارتفاع ۲ متر و حتی بیشتر جهش کنند. به همین دلیل بهرغم اینکه پس از انجام توافقات، این کار در محوطه باز، در داخل ظرفهای ویژه کوچک و با نظارت کامل آتشنشانی انجام میشود هنوز هم میتوانی احساس کنی که انگشتهای آنها روی دسته شیرهای سر شلنگها منتظر شلیک است! امسال متاسفانه سهشنبه آخر سال قرار است خیلی سرد باشد و شاید مثلا جشنی که به همت آقای رضا مریدی چون سالهای گذشته در ریچموندهیل برگزار میشود خیلی نچسبد اما سالهایی هم بوده که واقعا هوا همراهی کرده مثلا در ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳٫
مهمانیها، زمانبندی و تعطیلات ماه مارچ
ما در کانادا خیلی رسم دید و بازدید نداریم. معمولا در یک برنامه مشترک در یک رستوران یا پارتی-روم یک کاندو یا مهمانی منزل یکی از دوستان جمع میشویم و همگی یکجا دیدارها را تازه میکنیم. برای اغلب ما که از آن برنامههای طولانی خانه این و آن رفتن در عذاب بودیم حضور در کانادا واقعا غنیمت است اما خوب هماهنگ کردن یک روز خاص که برای همه مناسب باشد هم گاهی دشوار است. اینکه خود این روز شنبه باشد یا یکشنبه و اصلا در چه هفتهای باشد قصه جدایی دارد. گاهی برای اینکه بشود همه را جمع کرد مجبوری چند هفتهای صبر کنی و در نیمه دوم فروردین یا دیرتر برنامهریزی کنی. امسال زمان شروع سال جدید خیلی خوب است چون ساعت تحویل سال بهوقت کانادا بعد از ظهر جمعه است و دو روز پشت سر آن تعطیلات آخر هفته. در انتاریو برنامه چهارشنبهسوری و نوروز در هفته تعطیلی مدارس موسوم به March Break افتاده که برنامهریزی را باز هم سادهتر میکند. همچنین این زمانبندی برقراری مجالس جشنهای نوروزی که توسط برخی مراکز برگزار میشود و همچنین کنسرتهای موسیقی را هم پررونقتر میکند.
اما در مورد سالهای دیگر هم که گاه زمان تحویل سال در صبح وسط هفته میافتد یک نکتهای که باید تازهواردان بدانند موضوع امکان گرفتن مرخصی در نوروز از کارفرما و بحثهای قانونی مرتبط با آن است. چون نوروز در کانادا در مجلس فدرال به رسمیت شناخته شده توصیه میکنم که هر جا مشغول به کار شدید حتما نحوه گرفتن مرخصی مرتبط با این روز را سوال کنید.
نکته آخر اینکه تجربه نشان داده تنها ماندن در چنین روزی بهبهانه تماس با والدین، حداقل در سال اول حضور در کانادا اصلا فکر خوبی نیست. معمولا در این اولین سال، در بهاری که هنوز سرما و قطعات برف در بیرون حضور دارد و مهاجر تازهوارد با کلی مشکل و دغدغه ذهنی و فکری و مالی درگیر است، در خانه ماندن در کنار هفت سین کوچک و بعضا ناقص و تلاش برای تماس با خانواده در ایران (که خیلی وقتها به دلیل ترافیک شدید خطوط ممکن نیست) و یاد کردن از گرما و حضور عزیزان و …جز غم و اندوه و چهبسا، افسردگی ثمر دیگری ندارد پس به جای آن، دیگرانی را بیابید و با آنها لحظات شادی داشته باشید. اگر کسی را در کانادا نمیشناسید میتوانید با حضور در محلهای تجمع ایرانیان قبل از تحویل سال مثلا در بازارچههای نوروزی افراد مناسبی را بیابید. هدف این است که سال را با خنده و شادی آغاز کنید.
سبزه
اولین چیزی که تازهواردها باید در مورد سبزه نوروزی بیاموزند این است که اینجا همهچیز خیلی سریع سبز میشود و رشد میکند پس اگر قرار باشد خیساندن سبزه را در زمانی که مادران ما معمولا این کار را انجام میدهند آغاز کنیم بعید است سبزهمان در زمان سال تحویل سبز و قدکشیده باشد و بیشتر به پیرمردها شباهت خواهد داشت؛ قامت گلهای سنبل هم نه استوار بلکه در حال شکستن. باید سبزه را کمی دیرتر خیساند و البته اینکه سبزهای که در روز اول سال سبز و سر حال است تا سیزدهم فروردین هنوز برقرار باشد هم گاهی دشوار است. شاید بد نباشد که با اندکی تقلب، دو ظرف سبزه با فاصله زمانی داشته باشیم و بعد از اینکه در اواخر هفته اول فروردین، اولی رو به ضعف و زردی گذاشت، با دومی جابجا کنیم.
اصرار به اجرای همه رسوم؟
خوب! همه ما دوست داریم که همه رسم و رسومهای نوروزی را به نحو احسن انجام دهیم اما در کانادا این شدنی نیست. مثلا در ایران مادرم مرا که در خیلی از فرارسیدنهای نوروزی مرد بزرگتر خانه بودم قبل از تحویل سال بیرون میفرستاد تا با نواخته شدن صدای توپ! زنگ بزنم و با چیزی در درست داخل بیایم، با این فرض که مرد خانه باید به خانه برکت بیاورد. انصاف بدهید اجرای چنین رسمی زمانی که ممکن است در بیرون هوا منهای ۲۰ درجه سانتیگراد باشد هیچ ضرورتی ندارد مگر اینکه شما تعمد داشته باشد فردی را که بیرون میاندازید بازنگردد.
مهمانیها و الکل
شرکت در پارتی در مورد ایرانیان بهویژه تازهواردها به معنای مصرف حجم قابل توجهی الکل است. بهخاطر داشته باشید که قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی در مورد رانندگی حین مستی فوقالعاده سختگیرانه و غیرمنعطف zero tolerance است و در قوانین شرایط بسیار دشواری در مورد میزان الکل داخل خون بیان شده که برای انتاریو میتوانید در اینجا قوانین مرتبط را ببینید. خلاصه آن این است که برای زیر ۲۱ سالهها و رانندگان تازهکار صفر و برای بقیه در حدی اندک است که ننوشیدن مطمئنتر است پس قبل از اینکه دست به پیاله شوید مطمئن شوید که در مورد چگونگی بازگشت به خانه هماهنگیهای لازم را با همسر یا دوست هوشیاری انجام دادهاید. همچنین در زمان رفتن به مهمانی و یا خریدهای معمولی اگر الکل همراه دارید حتما در صندوق عقب ماشین باشد و در آن بسته و برچسب سر بطری بازنشده باشد؛ نوشیدن الکل در فضاهای باز مجاز نیست (مگر در فضاهای چسبیده به بارها دارای مجوز) و حمل بطریهای مشروب باید حتما داخل یک پوشش مثلا پاکت انجام شود.
آگاهی داشتن و آمادگی برای توضیح نوروز به بقیه
یکی از دردسرهایی که حتما در مورد نوروز با آن روبرو میشوید توضیح دادن مفهوم نوروز و مراسم و آیینهای آن به غیرایرانیان است. بهتر است خودتان را حسابی آماده کنید و حتما به زبان انگلیسی توضیحات دقیقی فراهم کنید؛ بهویژه از انتقال اطلاعات غیردقیق یا مناقشهبرانگیز مثل اینکه هفت سین قبلا هفت شین بوده یا نه یا ماهی قرمز باید در سفره هفت سین باشد یا نه اجتناب کنید. حالا برای همکار کانادایی یا چینی یا کرهای شما این نوع توضیحات چه اهمیتی دارد؟ همچنین توجه کنید اینکه فقط بگویید «هفت سین ۷ Sin» خطای بزرگی است چون سین Sin به انگلیسی یعنی گناه و هفت سین مفهوم هفت گناه کبیره، یک مفهوم کاملا منفی در مسیحیت است. میتوانید قبل از هر چیز، سین را همانطور که درستتر است Seen بنویسید و تلفظ کنید (با ای کشیده) . چه بهتر که سریعا و بعد از نام بردن از سفره، بگویید که اینها در واقع ۷ S هستند و بقیه قصه. مثلا مطالب این صفحه از ویکیپدیا میتواند شما را در آمادگی برای بحث کمک کند. به تجربه برای من ثابت شده که اگر اینگونه موارد را با دقت توضیح دهیم برای مخاطب خیلی جذاب خواهد بود.
مثلا من برای یکی از همکارانم به بهانهای قصه «ننه سرما» را به عنوان یک قصه پریان fairytale مشهور فارسی که از مادربزرگ مرحومم یاد گرفته بودم تعریف کردم و او خیلی خوشش آمد و بعد کمک خواست تا منابع مناسبی داشته باشد و همان قصه را در یک برنامه قصهگویی story telling در کتابخانه عمومی شهر همزمان با نوروز سال گذشته تعریف کرد و میگفت که حاضران در برنامه خیلی از آن لذت بردهاند. به همین سادگیها میتوان در مورد گذشته و فرهنگ توضیح داد و حداقل، قدری از فضای ضدایرانی که در رسانههای غربی علیه ما شکل گرفته را تغییر داد.
تجربه نشان داده تنها ماندن در زمان تحویل سال بهبهانه تماس با والدین، حداقل در سال اول حضور در کانادا اصلا فکر خوبی نیست
شاید بد نباشد که با اندکی تقلب، دو ظرف سبزه با فاصله زمانی داشته باشیم