«کانادا نخستین کشوری میشود که از پیمان کیوتو درباره تغییرات جوی و گرمایش زمین خارج میشود. اعلام رسمی این خبر به عهده پیتر کنت، وزیر محیط زیست کانادا بود. به گفته آقای کنت، ماندن در پیمان کیوتو برای کانادا ۱۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار هزینه دارد که برای هر خانواده کانادایی این رقم ۱۶۰۰ دلار میشود…او این هزینهها را ارثیه دولت “بیلیاقت لیبرال” خواند.» (بیبیسی فارسی/۱۳ دسامبر ۲۰۱۱)
این البته اولین باری نیست که کانادای جدید تحت رهبری جناب هارپر محافظهکار، شعار پیشتازی میدهد. ایشان در سال گذشته تاکید داشتند که کانادا باید جایگاه برتر جهانی خود را بازیابد. در واقع، از نظر ایشان در دوران طولانی رهبری لیبرالها بر کانادا این جایگاه آسیب دیده و حالا مسئولیت تاریخی و شاید الهی ایشان (چون گویا ایشان و برادران دوقلویشان در همسایه جنوبی عمیقا به اینکه به آنها الهامات الهی میشود عمیقا باور دارند) این است که این جایگاه ازدسترفته را دوباره به دست آورند. اجازه دهید قدری در این ارتباط بیشتر کنکاش کنیم. این جایگاه کجاست و هدفگیری آقای هارپر به کدام سمت است؟
از راهرسیدهای در غبار!
یافتن پاسخ پرسش بالا چندان دشوار نیست. نگاهی به کارنامه ۵ ساله دولت اقلیت و کارنامه ۷ ماهه دولت اکثریت محافظهکار به خوبی نشان میدهد که تعریف ایشان و همکارانشان در هیات دولت از لیاقت و پیشتازی چیست. کانادای دوران هارپر تلاش دارد در هر مناقشهای در جهان که دولتهای جنگطلب در آن نقش محوری دارند، پیشتاز و پیشاهنگ باشد. به تغییراتی که ایشان در «ماموریت کاناداییها در افغانستان» پدید آوردند توجه بفرمایید و همچنین در حضور موثر در جنگ داخلی لیبی به عنوان عضوی از ناتو. وقتی صدای همه دنیا از جنایتهای جنگی طرف مقابل قذافی بلند شده عکسالعمل دولت چه بود؟ اینکه جناب نخستوزیر در برنامهای تلویزیونی، بنیادگرایی اسلامی را بزرگترین خطر امروز کانادا معرفی کند. یعنی پدیدهای که در خونبارترین و تروریستیترین سالهای قدرتمندی و یکهتازیاش به دلیل سیاستهای «دولت نالایق» لیبرال کمترین بحرانی برای کانادا پدید نیاورد حالا در نتیجه تلاش «کلوپ هارپر و دوستان» به فرموده خود بزرگواران میشود تهدید شماره یک. به همین دلیل است که هر روز باید بهانهای پیدا کرد و جایی در سوراخ مار چوبی چرخاند و کاری هم به این نداشت که این کشور هزار ملیتی، میلیونها مهاجر رنگ و وارنگ دارد که با فضای شهر کوچک و دبیرستان کاتولیکی که جناب جیسن کنی در آن رشد کرده تفاوت زیادی دارد. وقتی یک تحصیل کرده مدارس دوآتشه کاتولیک که حتی لیسانسش را در یک دانشکده دینی کاتولیک (انستیتو سنت ایگناتیوس که یک مدرسه یسوعی در دانشگاه سنفرانسیسکوست) گرفته وزیر مهاجرت میکنیم، حتی اگر فرد روشنفکری باشد، عجیب نخواهد بود اگر موضوعات بیاهمیت مذهبی را به چالش حقوقی روزانه کانادا مبدل کند.
گرمای هوا، آب شدن یخها و نفت شنی
این دیدگاه در مورد «جایگاه برتر کانادا در جهان» از طریق عملیاتی کردن شعار «بدنامی بهتر از گمنامی» را به راحتی میتوان در همین اقدام اخیر وزیر محیط زیست کانادا در نشست دوربان رصد کرد. جداً افتخار بزرگی برای کاناداست که اولین کشوری باشد که به پیمان رو به احتضار کیوتو تیر خلاص بزند تنها با این بهانه که حضور در آن برای کانادا هزینه دارد. آیا کسی نیست از جناب کنت بپرسد که اگر شما این میزان نگران هزینهای که از جیب مالیات دهندگان کانادایی میرود هستید لطف بفرمایید درباره سرجمع هزینههایی که در ۵ سال گذشته به دلیل عملیات نظامی کانادا در جهان پرداخت شده توضیحاتی ارائه دهید؟ اصلا چرا جای دور برویم؟ همین امسال که به دولت اکثریت تبدیل شدهاید چه بخشی از بودجهای را که به قول خودتان باید چلانده شود تا کسر بودجه عظیمش جبران شود و به آن بهانه صدها برنامه حمایتی-آموزشی را تعطیل کردهاید صرف سفارش و خرید تجهیزات جدید نظامی، آن هم به شرکتهای فرامرزی دادهاید؟ این تنها از یک «دولت لایق» برمییابد که در نتیجه اقدامات غیرضروریاش، تهدیدات به منافع ملی را افزایش دهد و بعد برای رفع همان تهدیدات، دست به خرید و تخصیص بودجه برای اقلام نظامی بزند. آن وقت به هزینههای مربوط به پیوستن به یک پیمان جهانی برای نجات جهان از این وضعیت ناگوار محیط زیستی فعلی معترض باشد.
چند شب پس از این اقدام قهرمانانه جناب کنت، وقتی که چند شخصیت سیاسی منتقد دولت از جمله خانم الیزابت می، رهبر حزب سبز در برنامه زنده رادیو سیبیسی ۲ توضیح دادند که چطور کشور نفتخیزی مثل نروژ با اعمال سیاستهای درست در عین دستیابی به تکنولوژیهای پاک، درآمدزایی و اشتغالزایی هم کرده، جناب کنت که احساس کرد حسابی جا مانده، کلی سخنرانی فرمودند درباره اینکه پیمان کیوتو به گذشته تعلق دارد و ما در حال رایزنی با کشورها برای دستیابی به یک توافق جدید هستیم (باز هم کانادای پیشرو!؟) آیا کسی این ادعاها را از کسی که هفته قبلش چنان بیاناتی فرموده جدی میگیرد؟ از کی تا الان راه دستیابی به پیمانهای جدید، تخریب عجولانه قبلیها بوده است؟ ایشان توضیح ندادند که اگر این ادعا به این شکلی که میفرمایید حقیقت دارد چرا همان کشورهای در حال رایزنی، در دو هفته اخیر بیشترین انتقادات را از خروج کانادا از پیمان و ضربهزدن به مهمترین توافقنامه در مورد کنترل گازهای گلخانهای تا کنون بیان داشتهاند؟ چرا آقای کنت توضیح نمیدهند که دلیل اصلی عدم علاقه دولت به پیمان کیوتو چه نسبتی با وظایفی دارد که پیگیری آنها مورد علاقه دوستان و حامیان دولت ایشان در شرکتهای بزرگ کانادایی خصوصا نفتی نبوده است؟
نپندارید که این تنها فصلیاست که «دولت لایق» در این مسیر باز کرده است. شما در انواع و اقسام تصمیمات ریز و درشت این دولت میتوانید برتری دادن منافع، علایق و باورهای گروهی را برای منافع ملی ببینید. به همین مورد بسیار ساده لغو قانون ثبت تفنگهای شکاری و پرقدرت با این بهانه که «کسانی که بخواهند کار غیرقانونی کنند، میکنند و این قانون فقط سبب هزینهسازی برای قانونگرایان شده» بنگرید. موضوع سادهتر از این حرفهاست: «در میان طرفداران حزب ما، تعداد زیادی از دارندگان تفنگهایی که ثبت نام آنها ضروریست حضور دارند، این عده از پرداخت هزینه سالانه ثبت نام این تفنگها شکایت دارند، با لغو این قانون تعداد زیادی از طرفداران ما خوشحال میشوند. پس پیش به سوی لغو قانون.» مهم نیست که چنین کاری در درازمدت میتواند به گسترش کاربردهای غیرقانونی و خطرناک اسلحهها، افزایش هزینههای ردیابی این گونه جرایم و توسعه ناامنی در کشور منجر شود. مشکلی نیست! ما برای آن هم برنامه داریم؛ میخواهیم مجازاتهای اعمال خلافکارانه را تشدید کنیم، کاری هم به این نداریم که چنین راهحلهایی میتواند به افزایش ناامنی، ایجاد خانوادههای چندپاره، افزایش هزینههای نگهداری از زندانیان و…بیانجامد. مهم این است که طرفداران ما از عدم پرداخت هزینه ثبت نام خوشحال هستند.
مورد برنامه سرمایهگذاری کبک
همین الان ببینید که کانادا در سطح جهان چقدر در زمینه نقض حقوق بشر در ایران فعال است. دستش درد نکند. اما آیا به شیوههایی که این «دولت لایق»، خود با ایرانیان، چه شهروندان خود کانادا و چه آنها که قصد مهاجرت به کانادا را دارند برخورد میکند توجه کردهاید؟ از رفتارهای سفارت کانادا در ایران شروع کنیم که روزی نیست که آه و ناله و نفرینی پشت سر رفتارهای آن نباشد. فقدان پاسخگویی، رفتارهای توهینآمیز و طولانی کردن روند بررسی حتی در مورد افرادی که به دلیل نیازهای عزیزان آنها در کانادا نیازمند حضور سریعتر در این کشور را داشتهاند تنها نمونههایی از این موارد است. حساب کنید فرد بیماری که در بیمارستان بستریست و پزشک غیرایرانی این کشور در مورد وخامت حالش نامه داده اما سفارت فخیمه «دولت لایق»، آنقدر موضوع بررسی را امروز و فردا میکند که کار از کار میگذرد.
اینها را بگذارید در کنار عدم صدور ویزا برای آن دسته از افرادی که دولتهای استانی بعد از بررسی، آنها را برای اقدام از طریق برنامههای این استانها واجد شرایط دانسته و برای آنها تقاضای ویزا کرده اما افسر محترم در سفارت کانادا در تهران به راحتی این درخواست را رد میکند و به هیچکس هم پاسخگو نیست.
در آخرین اقدام، وزارتخارجه دولت فدرال در هفته گذشته، دولت کبک را مجبور کرده که درخواستهای ایرانیان ساکن ایران برای اقامت دائم از طریق برنامه سرمایهگذاری کبک را نپذیرد به این بهانه که سیستم بانکی ایران تحریم است. آیا معنای این رفتار، فشار به دولت ایران است یا فشار به ایرانیانی که در جستجوی زندگی بهتر در بهشت کانادا هستند؟ آیا این رفتار دولت کانادا در تنبیه شهروندان بیگناه ایرانی، با ارزشهای حقوق بشری که کانادا به آنها استناد میکند همخوانی دارد؟
خوشبختانه یکی-دو تشکل ایرانی از جمله انجمن ایرانی-کانادایی مشاوران مهاجرت به هر دو رفتار مورد اشاره اعتراض کرده و با بیان استدلالهای دقیق و قانونی، ناعادلانه بودن چنین رفتارهایی را گوشزد کرده است. امیدوارم همه ما با حمایت از این اقدامات، به دولتمردان کانادایی بفهمانیم که کانادا دارای جمعیتی بیش از آن تعدادیست که بزرگترین دغدغهاشان پرداخت هزینه برای ثبت نام تفنگ شکاری است.
دوستی که مادرش چند روز قبل وارد خاک کانادا شده تعریف میکرد که چمدانهای تمام مسافران ایرانی پرواز بازرسی دقیق شده و با خانم محترمی که حدود ۲۰ هزار دلار نقد همراه خود داشته و این را هم به مامور گمرک اعلام کرده با درشتی برخورد شده با این بهانه که چرا و از کجا این میزان پول نقد همراه شماست. کسی نیست از این افراد بپرسد در کجای قانون، چنین موردی آنهم در این مقادیر، ممنوع شده است. کسی هم نبوده بپرسد در حالی که کانادا تمام راههای ارتباط مالی ایرانیان را بسته، یک ایرانی که نیاز به انتقال پول به کاناداست باید چه کند؟
همه اینها از معجزات این «دولت لایق» است. آیا شانس این را خواهیم داشت که در سال جدید، از دستاوردهای افتخارآمیز این دولت، کمتر نصیب ببریم؟