گفت و گوی مجید بسطامی با دکتر رضا مریدی
درباره بودجه مهم انتاریو و چالشهای پیش روی دولت لیبرال
جمعه ۲۰ ایپریل، دکتر رضا مریدی را که در چند هفته اخیر نظیر سایر اعضا مجلس انتاریو درگیر موضوع بودجه است در محل دفتر کارشان ملاقات کردم. همچون همیشه با روی خوش و صبر و حوصله به پرسشهایی که اکثرا چالشی و انتقادی بودند پاسخ گفت و اظهار امیدواری کرد که به رغم مخالفتها به این بودجه که مهمترین بودجه کانادا پس از بودجه فدرال است در ۲۴ ایپریل، رای مثبت داده شود.
آقای دکتر، با تشکر از فرصتی که به ما در این دوران پرمشغله دادهاید، اولین پرسش را با این توضیحات شروع کنم که همه ما به یاد داریم در زمان انتخابات، دولت لیبرال در دو زمینهای که در آنها خیلی موفق بود، یعنی بهداشت و آموزش و پرورش مانور گستردهای میداد. اما الان با تصمیم به عدم افزایش حقوق سالانه شاغلان این بخشها سبب دلخوری آنها شده. قضیه چیست؟ حالا که دولت لیبرال رای لازم را آورده، آیا بزرگترین گروههایی که حامی این حزب بودند را فراموش کرده؟
اولا آقای بسطامی من هم از شما و هم از مجله پرنیان خیلی سپاسگذارم که برای چندمین بار است که من در این مجله در خدمت شما هستم و بسیار هم از اظهار لطف شما ممنونم. مجله پرنیان هم که خدا را شکر روز به روز در حال پیشرفت است، هم از نظر کیفیت و محتوا و هم از نظر کمیت و مجله وزینی است که واقعا باعث افتخار جامعه ایرانی در کل کانادا شده است.
در پاسخ به سوال شما باید کمی به سالهای دورتر برگردیم. یعنی به سال ۲۰۰۳ که حزب لیبرال قدرت یا دولت را در دست گرفت. در آن سال دولت قبلی یعنی دولت محافظهکار اعلام کرده بود که حسابهای دولت موازن است به این معنا که دولت کسری بودجه ندارد. اما بعد از به دست گرفتن دولت، ما لیبرالها متوجه وجود کسری بودجه به میزان ۵٫۶ میلیارد دلار شدیم که دولت قبلی در واقع با استفاده از تکنیکهای حسابداری آنها را مخفی کرده بود. ما بعد از سال ۲۰۰۳، فقط طی دو سال نخست کسری بودجه را برطرف کردیم و بعد از آن هم سه سال پشت سر هم اضافه بودجه داشتیم که بر اساس قانونی که تصویب کردیم، قرار شد تا یک میلیارد از آن اضافه بودجه را به شهرداریها منتقل کنیم تا بتوانند آن را صرف آبادانی و عمران شهرها بکنند و هرچه مازاد باقی میماند، صرف بازپرداخت بدهی درازمدت دولت شود. ولی در سال ۲۰۰۸ همانطور که میدانید اقتصاد جهانی با رکود مواجه شد و ما مجبور شدیم تا برای ایجاد اشتغال پول زیادی از بانکها قرض بگیریم و در صنایع و پروژههای زیربنایی سرمایهگذاری کنیم. برای آموزش مجدد افرادی که در کارخانجات تولیدی بیکار میشدند، حدود ۳۰۰ میلیون دلار بودجه صرف کردیم تا بتوانند در بخش دیگری شروع به کار بکنند. در اقتصاد و تاسیسات زیربنایی انتاریو سرمایهگذاری بسیار سنگینی به عمل آمد و البته دولت فدرال هم با ما همکاری کرد، اما نتیجه این کار این شد که بودجه دولت در سه سال گذشته با کسری مواجه شد. اکنون که اوضاع اقتصادی رو به بهبود است و امسال پیشبینی میشود که با رشد اقتصادی حدود ۲ درصد روبه رو باشیم، باید تلاش کنیم که این کسری بودجه را به صفر برسانیم.
اتفاقا در دوره انتخابات، هم حزب لیبرال و هم دو حزب رقیب یعنی محافظهکارها و NDP این پلاتفرم را ارائه داده بودند که تا سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ کسری بودجه را به صفر خواهند رساند. در واقع هر سه حزب در این موضوع همعقیده بودند که کسری بودجه تا ۵ سال آینده باید متعادل شود. منتها این سه حزب در روش رسیدن به این هدف با هم اختلاف عقیده دارند. سیاست حزب محافظهکار این است که باید از همین حالا تمام حقوق کارمندان دولت، چه کارمندان مستقیم و چه کارمندان غیرمستقیم دولت را کم و همینطور برخی از پروژهها را هم کنسل کرد. منظور از کارمندان غیرمستقیم هم معلمین، پزشکان و کارکنان بیمارستانها هستند که به هر حال حقوقشان از بودجه دولت تامین میشود. برای مثال یکی از این برنامهها برنامه مهدکودکهای تماموقت است که در صورت اجرا ۱٫۵ میلیارد دلار هزینه برای دولت درپی دارد و سیاست محافظهکاران این است که روش قبلی همچنان در این مورد ادامه پیدا کند. از سوی دیگر حزب NDP در نقطه مقابل قرار دارد به این معنا که میگویند حقوق کسی را کم نکنید و همچنان به استقراض از بانکها ادامه دهید و آن را صرف برنامههای دولتی کنید.
ما لیبرالها که مطابق اسممان میانهرو هستیم، معتقد بودیم که برخی از برنامهها از جمله مهدکودکهای تماموقت را نباید تعطیل کرد و سرمایهگذاری انجام شده در بهداشت و آموزش و پرورش هم باید دست نخورده باقی بمانند و باید حتی آن را توسعه هم بدهیم. برای نمونه سرمایهگذاری در بهداشت و در آموزش و پرورش اضافه خواهد شد. ولی برای تامین این بودجه گفتیم که از حقوق کارمندان دولت کم نخواهیم کرد اما بر مقدار آن هم اضافه نخواهیم کرد.
اما با توجه به نرخ تورم، این امر در واقع یعنی کاهش درآمد این افراد.
بله کاملا درست است. ولی از طرفی هم معلمین، که بزرگترین بخش کارمندان غیرمستقیم دولت هستند، در عرض هشت-نه سال گذشته به حد کافی افزایش حقوق داشتهاند. پزشکان در عرض مدت کار دولت لیبرال حدود ۵۴ درصد افزایش حقوق داشتهاند و رقم افزایش حقوق این طبقه خیلی زیاد بوده. در واقع نه تنها ما حقوق این گروهها را افزایش دادهایم بلکه در محیط کاری آنها یعنی در مدارس و بخشهای وابسته به بهداشت هم سرمایهگذاریهای زیادی انجام دادهایم. حالا وقت آن رسیده که به این گروهها بگوییم همانطور که در گذشته ما با شما بودیم و با سرمایهگذاری، سبب رشد این بخشها شدیم، زمان همکاری شما با ما فرا رسیده. اکنون وقت آن است که کمی از توقعات خود کم کنید تا بتوانیم با کمک هم این برنامه را پیش ببریم. در این استان معلمین حقوق خوبی در حدود ۷۰ الی ۸۰ هزار دلار میگیرند و تابستانها هم تعطیل هستند، وضع زندگی آنها بسیار خوب است، یکی از بهترین pentionها را معلمین دارند. درآمد متوسط یک پزشک در انتاریو ۳۶۲ هزار دلار در سال است و برخی هم هستند که تا دو برابر این رقم هم درآمد دارند. پس در واقع ما در بحث بودجه با طبقهای سر و کار داریم که وضع درآمدیاش نه تنها بد نیست بلکه در برخی موارد هم عالی است. بنابراین از همینها خواستیم که تا مدتی از ما اضافهحقوق نخواهید و با ما همکاری کنید.
در اینجا دو نکته مطرح است. یکی اینکه آیا این قضیه ممکن است منجر به خروج نیروهای حرفهایتر از جمله پزشکان حاذقتر و پرستاران مجربتر، که به هر حال جزیی از سرمایههای این استان هستند، به سمت استانهای غربی بشود؟ موجی که همین حالا به دلیل نیاز بالا در استانهای البرتا و ساسکاچوان در مورد مهندسان مشهود است. چه فکری برای این معضل کردهاید بهویژه اگر دولت انتاریو تصمیم بگیرد این فریزینگ دستمزدها را ادامه دهد؟
البته این مهاجرت همیشه بوده و دوطرفه هم بوده. نه تنها در رشتهها پزشکی بلکه در رشتههای دیگر هم مهاجران زیادی از امریکا به کانادا میآیند و از کانادا به امریکا میروند و این جریان دائمی بوده. البته این خطر هم هست که اگر شرایط بدتر شود، متخصصان بیشتری استان را ترک کنند. اما هنوز تا رسیدن به مرحله خطر راه درازی در پیش داریم. هنوز هم موقعیت پزشکان در استان انتاریو چه به لحاظ مالی و چه از دیگر لحاظ، بهتر از بسیاری نقاط دیگر است. از نظر شرایط کاری هم، اوضاع برای پزشکان انتاریویی از هر نظر مثلا دسترسی به اطلاعات و غیره بسیار بهتر است. نکته دیگری که در مورد آموزش و پرورش باید عرض کنم این است که ما در انتخابات هم قول دادیم که سی درصد از شهریه دانشگاهها خواهیم کاست و با وجود تمام شرایط دشوار موجود، به قول خود وفادار خواهیم ماند درست مانند موضوع مهدکودکهای مجانی.
بنا براین هدف ما این بوده تا برنامههای اساسی را حفظ کنیم اما در مواردی که به دستمزد کارمندان، پزشکان، معلمان یا حتی رؤسا و مدیران بیمارستانها و نیز رؤسا و مدیران دانشگاهها، که دستمزدهای خیلی بالایی دریافت میکنند، مربوط میشود، تصمیم به فریز موقت گرفتیم. فرض کنید مدیر یا رئیسی که ۵۰۰ هزار دلار درآمد سالانه دارد، اگر این رقم ۵۱۰ هزار دلار بشود یا نشود، فرق چندانی در کیفیت زندگی وی ایجاد نخواهد شد.
مورد دومی که در انتقادات برخی افراد دیده میشود این است که بحث فریزینگ معمولا بعدها خود را با علائم شدیدتری نشان میدهد، یعنی مثلا معلمان بعد از سه سال تثبیت دستمزدها انتظار دارند که افزایش حقوقشان خیلی بیشتر باشد و معمولا در چنین مواقعی احتمال شدت گرفتن اختلاف بین مدیریت و مجموعه، اعتصابات و نظایر آن بیشتر است چون توقعات افراد بیشتر از حالت عادی است. شما برای این انتقادات چه پاسخی دارید؟ البته مطمئن نیستم که مثال خوبی باشد اما مثل این است که سرطانی را دو سال عقب بندازیم و بعد علائم بهیکباره و خیلی شدیدتر خود را نشان دهد.
امکان همه چیز هست اما باید یک نکته را هم در نظر گرفت و آن این است که رابطه حزب لیبرال با معلمین و پزشکان در عرض هشت نه سال گذشته بسیار خوب بوده. ما در این سالها حتی یک روز هم در مدارس خود شاهد تعطیلی نبودهایم.
البته دوران هم دوران دشواری برای آنها نبوده و حالا باید دید در این دوره سختی، برخورد چه خواهد بود؟
بله درست است. اما پیشرفتهای ما هم در آموزش و پرورش بسیار خوب بوده، هم تعداد زیادی معلم جدید استخدام کرده و هم صدها مدرسه جدید احداث کردهایم. تعداد دانشآموزان در کلاسها را پایینتر آوردیم. در این مدت نرخ فارغالتحصیلی از دبیرستانها ۱۰ درصد بالاتر رفته. همه این کارها را دولت با همکاری اتحادیهها انجام دادند و این دستاورد و موفقیتی بوده که به اتفاق به دست آمده.
یعنی شما فکر میکنید که در پایان این چهار سال این اتفاق نمیافتد؟
فکر نمیکنم که اگر دولت لیبرال سر کار باشد، چنین اتفاقی بیفتد. زیرا رابطه ما با معلمان همیشه رابطه همکاری بوده نه رابطه جدلی و برعکس حزب محافظهکار که در هشت سال زمامداریاشان در انتاریو، ۲۸ میلیون روز وقت دانشآموزان در جدال میان دولت و معلمین تلف شد، ما هیچگاه در جدال نبوده و حالا هم نیستیم. خود شما وضعیت را بهتر میدانید و من مطمئنم که معلمین هم شرایط را درک خواهند کرد.
آقای دان دراموند اقتصاددان مشهور، که اتفاقا تمایلات لیبرال هم ندارند، از طرف آقای مکگینتی، نخستوزیر انتاریو، استخدام و مامور شدند تا گزارشی در زمینه راهحلهای برونرفت از مشکلات اقتصادی و کسر بودجه استان ارائه کنند. ایشان هم یک گزارش مفصل با ۳۰۰ و اندی توصیه ارائه کردند. این گزارش تا چه حد مبنای بودجه حاضر دولت لیبرال است؟ زیرا در همان زمان هم گزارش بسیار جنجالی بود، برای مثال در بخش آموزش تقاضای کاهشها و محدودیتهای شدید کرده بود (حذف برنامه مهدکودکهای تمام وقت، اخراج معلمان….) در مقایسه بودجه موجود با نظرات این کارشناس اقتصادی که توسط خود دولت هم برای این کار انتخاب شده بوده، ارزیابی شما چگونه است؟
همانطور که گفتید آقای دراموند از اقتصاددانان برجسته کانادا هستند. ایشان گزارشی مفصل دادند که سرتاسر توصیه به دولت است. این توصیهها همه به جا اما توصیه یک سوی قضیه و تصمیمگیری سوی دیگر آن است. معمولا از سوی متخصصین توصیههایی به نخست وزیر و وزرا میشود اما نهایتا این دولت است که باید این توصیهها را ارزیابی کند و برخی یا همه را بپذیرد یا حتی همه را رد کند. در مورد گزارش ایشان هم تقریبا همین فرایند انجام شد. گزارش بررسی و ارزیابی شد وهمه جوانب آن در نظر گرفته شد. گزارش بسیار خوبی هم بود و واقعا ایشان به همه موارد دقت و اشاره کرده بودند. اما بخشی از توصیههای ایشان از نظر دولت عملی نبود.
در کدام بخشها این نظر وجود داشت؟
مثلا یکی همین تعطیل کردن برنامه مهدکودکهای مجانی تماموقت برای بچههای چهار و پنج ساله بود. اما دولت با توجه به اینکه این برنامه را نوعی سرمایهگذاری درازمدت در نیروی انسانی استان میدانست، که آثار آن در بیست سال آینده نمودار خواهد شد، با این پیشنهاد و حذف این سرمایهگذاری ۱٫۵ میلیارد دلاری موافقت نکرد.
در این صورت برای جایگزینی چه فکری شد؟ چون به هر حال گزارش ایشان طوری تنظیم شده که این کسر بودجه در این مدت زمان جبران شود و در صورت رعایت نکردن هر مورد باید برای جایگزین یا تغییر ارقام فکری شود.
بله. برای جبران آن بخشها، برخی از پروژههای زیربنایی را به تاخیر انداختیم. در واقع حذف هزینههای سنگین این پروژهها تا حد زیادی به ما کمک کرد.
آیا حذف این موارد برای ایجاد اشتغال در استان مشکل ایجاد نمیکند؟
طبیعتا ممکن است در آن زمینه مشکل ایجاد کند اما در زمینههای دیگر موثر بوده است. این نوع از تصمیمگیریها به قول کاناداییها تصمیمگیریهای Judgemental است، یعنی باید قضاوت کرد و دید کدام بیشتر به نفع جامعه است. همه چیز هم بر مبنای محاسبات نیست. در واقع بودجه فعلی دولت بخشی بر مبنای محاسبات و اقتصاد است و بخشی هم بر مبنای ارزشهای حزب لیبرال از جمله خدمات اجتماعی و غیره.
و البته بخشی هم بر مبنای جلب آرای رایدهندگان.
طبیعتا این امر هم تا حدی دخیل است.
با مطالعه گزارش ایشان احساسی در خواننده به وجود میآمد که میخواهم نظر شما را در مورد آن بدانم. به نظر میرسید که ایشان معتقدند باید از آموزش و خدمات و غیره بزنیم و از مشروبات و قمار و غیره درآمد کسب کنیم. شاید برخی از آنها هم در بودجه فعلی عملی شده از جمله کاهش شدید هزینه شبکه تلویزیون فرهنگی TVO و افزایش درآمد از طریق لاتاریها یا افزایش درآمد از طریق LCBO.
همانطور که میدانید در کانادا لاتاری یا به زبان سادهتر قمار در اختیار دولت و تحت نظارت یک شرکت دولتی است. قمارخانههای انتاریو هم بیشتر نزدیک شهرهای مرزی از جمله نایاگرا فالز و ویندزور قرار دارند. سابق بر این امریکاییها برای بازی به آن مراکز میآمدند و در نتیجه درآمد قمارخانهها بالا بود. زمانی که دلار کانادا معادل ۷۰ تا ۸۰ سنت دلار امریکا بود، برای امریکاییها به صرفه بود که برای بازی به این مراکز بیایند و مالیاتی هم که نباید میدادند. اما از زمان بالا رفتن قیمت دلار کانادا این روند برعکس شد. ضمن اینکه خود امریکاییها هم با دیدن این استقبال در شهرهای دیترویت و نایاگرافالز نیویورک قمارخانههای زیادی ساختند. این دو عامل باعث شد که از تعداد مشتریهای قمارخانههای کانادایی کاسته شود. در این مرحله دولت از شرکت OLG خواست تا برای حل مشکل بررسیهایی انجام دهند و پیشنهاد آنها هم این بود که برای ثابت نگهداشتن درآمد، باید در شهر تورنتو یا جاهای دیگر قمارخانه دایر کنیم. قرار است یکی از دو قمارخانه نایاگرافالز بسته شود و استدلالشان هم این بود که مردم به هر حال قمار بازی میکنند. خود من در یکی از جلسات به غیراخلاقی بودن بحث قمار اشاره کردم ولی با این پاسخ روبهرو شدم که شما ببینید روزی چند پرواز از تورنتو به لاسوگاس هست که بیش از هر چیز هم با نیت همین بازی قمار انجام میشود. پس شاید راه درست این باشد که برای جلوگیری از خروج این سرمایهها، این شرایط در همینجا برای علاقهمندان فراهم شود.
صحبت شما درست. اما بالاخره انتقادی را که من در سوال بالا مطرح کردم میپذیرید یا خیر؟
خیر. ببینید ما در بخش آموزش و پرورش، خدمات اجتماعی، دانشگاهها و بیمارستانها از بودجه کم نمیکنیم بلکه بر مقدار آنها اضافه میشود. برای مثال بودجه بیمارستانها به طور متوسط ۲ درصد اضافه میشود. اما در مورد حقوق پزشکان تصمیم ما این شد که حقوق یا دستمزد آنها را فریز کنیم. در مدارس و دانشگاهها هم سرمایهگذاریهای زیادی انجام دادهایم. برای مثال در دانشگاهها با کاهش ۳۰ درصدی شهریه دانشگاهها، ۵۰۰ میلیون دلار به بودجه دولت فشار وارد میشود ولی از سوی دیگر خواستهایم که حقوق رؤسا، مدیران و استادان دانشگاهها افزایش پیدا نکند و ثابت بماند. در واقع از میزان سرویسها و خدمات کم نمیشود و فقط دستمزدها ثابت میمانند. ما در بحث قمار و الکل سرمایهگذاری نمیکنیم بلکه درآمد بیشتری کسب میکنیم اما در آموزش و بهداشت سرمایهگذاری میکنیم.
یکی دیگر از پرسشهای سیاستی که مطرح شد در مقام مقایسه دو بودجه انتاریو و فدرال که با اختلاف دو روز منتشر شدند این بود که بودجه انتاریو کمی راستتر از آن چیزی بود که از یک دولت لیبرال انتظار میرفت بود چون در چند مورد نوعی تقابل با اتحادیههای صنفی را نشان میداد و به NDP فضای کافی داد تا به عنوان مدافع اتحادیهها وارد میدان شود در حالی که بودجه فدرال ملایمتر و چپتر (به معنای سوسیالیستیتر) از یک بوجهای که از دولت دست راستی انتظار میرفت بود، شدت کاهشهایش کمتر از انتظار بود و یا با تاخیر انجام میشد مثلا افزایش سن OAS از ۶۵ به ۶۷ سالگی را تدریجی و برای ۵۴ سال به بالاها اعلام کرد؛ برداشت شما نسبت به این دیدگاه چیست؟ قبول دارید بودجه انتاریو راستتر از آن چیزی است که از لیبرالها انتظار میرفت؟ خصوصا که وقتی وزیر امور مالی استان بودجه را مطرح کرد اعلام کرد که اگر برای تثبیت حقوقها اعتصابی شکل بگیرد آمادگی داریم تا با قانونگذاری جلوی اعتصاب را بگیریم که این به نوعی تداعی کننده رفتارها و سیاستهای دولت فدرال است (به عنوان نمونه در ماجرای پست یا Air Canada)
نه من معتقد نیستم که بودجه ما دست راستی است. شما هنوز که به بودجه فدرال نگاه کنید میبینید که چند ده هزار شغل در کل کشور کاملا حذف شده که بسیاری از آنها در انتاریو است ولی ما نگفتیم میخواهیم مثلا ۱۰ هزار معلم یا پرستار را بیکار کنیم در حالی که محافظهکاران استان در زمان مارک هریس این کار را کردند، و این همان چیزی است که همین الان محافظهکاران استان هم از ما میخواهند که در سراسر استان حقوقها را کم کنیم یا چند درصد از مشاغل دولتی یا وابسته به بودجه دولت را کم کنیم تا کسر بودجه جبران شود، این نگاه دست راستی است. حرف ما این بود که نه حقوقها را کم میکنیم و نه کسی را اخراج میکنیم فقط برای مدتی افزایش حقوقها را متوقف میکنیم.
اینکه بگوییم اگر کسی بخواهد در مقام اعتراض اعتصاب کند با قانونگذاری مجبورش میکنیم به سر کار برگردد چی؟
خوب، البته اگر اجباری باشد مثلا اگر قرار باشد در حوزههایی که به عامه مردم مربوط است کارها متوقف شود شما به عنوان دولت مسئولیتهایی دارید که باید آنها را انجام دهید و نمیتوانیم ببینیم که مملکت خوابیده است.
آقای دکتر این استدلال محافظهکارها در موضوعاتی چون اعتصاب کارکنان Air Canada است.
ببینید حزب لیبرال در وسط و میانه است. ما گاهی ممکن است کمی به راست برویم و گاهی کمی به چپ؛ بستگی به شرایط و ضرورتهای کاری و منافع عمومی دارد. اما من بعید میدانم به آنجا برسد چون ما یک سابقه بسیار طولانی رابطه بسیار خوب با اتحادیهها داریم و همیشه دو طرف متوجه مسائل هم بودهاند.
الان و در همین مدتی که بودجه در حال بررسی است ارتباط با اتحادیهها چطور بوده، مثلا وزیر آموزش و پرورش تلاش کرده تا با آنها به تفاهم برسد؟
بسیار خوب بوده است. الان مدتیست که یک تیمی در حال مذاکره با اتحادیههاست و رابطه بسیار خوبی بوده است. البته هنوز به نتیجه نهایی نرسیدهاند چون فرصت هست. اتحادیههای صنفی و کارگری اگر ببینند با دولتی طرف هستند که مستقیما با آنها در حال جنگ و جدال است عکسالعمل نشان میدهند اما اتحادیههای مختلف در انتاریو خصوصا در حوزه آموزش و بهداشت در این ۸-۹ سال دیدهاند که دولت با آنها چه برخوردی داشته و همه تلاشش را هم برای افزایش حقوق و مزایا و هم کیفیت محیط کار انجام داده و این حجم عظیم سرمایهگذاری برای افزایش کیفیت محیطهای کاری و پژوهشی را متوجه شدهاند.
سهشنبه ۲۴ ایپریل روز رایگیری بودجه است و دولت هم به رای اندیپی نیاز دارد، اندیپی ۲-۳ پیشنهاد جدی داشت که البته از یکی از آنها صرفنظر کرده اما دو مورد دیگر باقیمانده که خصوصا مورد افزایش مالیات برای افراد دارای درامد خیلی زیاد با حمایت عمومی هم روبرو شده است. الان وضعیت را چطور میبینید (البته نشریه موقعی دست مخاطبان میرسد که نتیجه مشخص شده) و فکر میکنید لیبرالها بر سر چه موردی با اندیپی توافق خواهند کرد و آیا بودجه رای میاورد؟
الان مدتیست که دو حزب در حال مذاکره و بدهبستان هستند و کسی از جزییات توافقات خبری ندارد به غیر از چند نفر محدودی از هر دو حزب که مامور به این کار هستند. وی احساس من این است که مذاکرات خیلی خوب پیش میرود چون در زمان پرسش و پاسخ جلسه دیروز Question Period (پنجشنبه ۱۹ ایپریل) که بین خانم اندیا هوروث (رهبر انی دیپی استان) و اقای دوایت دانکن وزیر دارایی که به جای آقای مکگیتی سوالات را جواب میداد لحن دوطرف بسیار دوستانه بود و امید خیلی زیاد است که توافق انجام خواهد شد و این بودجه رای میآورد.
به عنوان آخرین سوال، وزیر دارایی دولت فدرال آقای فلاهرتی در همین ایام بودجه به این مورد اشاره کردند که دولت انتاریو در هزینهکردن بودجه و منابع مالی دچار سومدیریت بوده و با توجه به اندازه اقتصاد انتاریو این موضوع به اقتصاد کل کانادا آسیب زده، البته ایشان دقیقا روشن نکردند که منظورشان چه مواردی بوده؛ کلا حزب لیبرال انتاریو در مورد این گفتهها چه نظری دارد خصوصا با توجه به جایگاه آقای فلاهرتی به عنوان یک اقتصاددان و یک وزیر در حوزه تخصصی که جایگاه فنی و تخصصی دارد و فعالان اقتصادی و بازار با دید فنی به سخنانش نگاه میکنند.
انتظار دقیقا همین است که کسی که این صحبتها را مطرح میکند با توجه به جایگاهش یک وزیر تخصصی باشد ولی برعکس اظهارنظر ایشان کاملا سیاسی است و نه تخصصی و این اولین بار هم نیست؛ ایشان تا کنون چندین بار از این اظهارنظرها کرده است مثلا در گذشته یکبار گفت که انتاریو بدترین مکان در دنیا برای سرمایهگذاری است که جای تاثر بود که وزیر دارایی کل کانادا درباره قطب اقتصادی کشور چنین اظهارنظری بکند درحالیکه بانکها و موسسات مالی معتبر جهانی اعلام کردهاند که در تمام امریکای شمالی کالیفرنیا بهترین جا و انتاریو دارای جایگاه دوم برای سرمایهگذاریست. گفتههای ایشان کاملا از بعد سیاسی است و دلیلش هم منافع شخصی خود ایشان است چون وی مدتها وزیر دارایی انتاریو در دولت محافظهکاران استان بود و بعدا برای رهبری حزب محافظهکاران انتاریو رقابت کرد که شکست خورد و برخی اعتقاد دارند که هنوز امید دارد که روزی به انتاریو برگردد و رهبری حزب را بر عهده بگیرد؛ خانم ایشان هم نماینده پارلمان انتاریو و معاون حزب محافظهکار استان است و چنین بیاناتی نه برای منافع استان بلکه تنها برای کوبیدن و حمله به حزب لیبرال استان و خالی از محتوای تخصصی است. ایشان میخواهد بگوید که من هنوز هستم و این جای تاثر دارد چون تا حالا هیچ وزیر اقتصاد و دارایی فدرال کانادا نیامده و نمیآید بر علیه استانهای کانادا سخن بگوید چون اصولا حوزههای اینها جداست آنهم اظهارنظر منفی تا بدین حد از درشتی که مثلا بگوییم انتاریو بدترین جای دنیا برای سرمایهگذاری است.
خیلی ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
من تشکر میکنم از توجه شما به موضوع.
سوتیترها
وقت آن رسیده که به این گروهها بگوییم همانطور که در گذشته ما با شما بودیم و با سرمایهگذاری، سبب رشد این بخشها شدیم، زمان همکاری شما با ما فرا رسیده حزب لیبرال در وسط و میانه است. ما گاهی ممکن است کمی به راست برویم و گاهی کمی به چپ؛ بستگی به شرایط و ضرورتهای کاری و منافع عمومی دار جای تاثر بود که وزیر دارایی کل کانادا درباره قطب اقتصادی کشور چنین اظهارنظری بکند