' یک شرلوک هلمز مدرن با قدرت تحلیل فروید با پتریک جین و اعضا CBI در جستجوی جان سرخ | پرنیان
هنر و سرگرمی — 25 سپتامبر 2012

مجید بسطامی

منتالیست

پدیدآورنده: برونو هلر

کارگردان: کریس لانگ، دیوید ناتر

بازیگران: سایمن بیکر، رابین تانی، تیم کنگ، اوین یئومن، آماندا رایتی

هفدهم می ۲۰۱۲، علاقه‌مندان به یکی از متفاوت‌ترین قهرمانان حل‌کننده معماهای پلیسی و جنایی با چهارمین سری از مجموعه تلویزیونی پربیننده و محبوب خود خداحافظی موقتی کردند تا ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۲٫ وقتی در سپتامبر ۲۰۰۸ اولیه قسمت از مجموعه منتالیست Mentalist از طریق شبکه CBS روی آنتن رفت (در کانادا از CTV) شاید کمتر کسی انتظار داشت قهرمان عجیب و غریب آن، پتریک جین Patrick Jane (با بازی هنرپیشه استرالیایی، سایمون بیکر) به چنین محبوبیتی دست یابد. اما بی‌شک موفقیت سریال را باید بیش از همه مدیون خالق و نویسنده یهودی‌الاصل آن، برونو هلر Bruno Heller (هم‌چنین نویسنده مجموعه موفق روم Rome) دانست که این شخصیت جذاب و داستان‌های گرم و سرگرم‌کننده مرتبط با وی را پدید آورده است. هلر در مسیر نوآورانه‌اش در خلق سه چیز بسیار موفق بوده است: شخصیت اصلی، تیم همکاران و شخصیت ضدقهرمان قصه.

منتالیستمنتالیست درباره چیست؟

منتالیست یکی از نمونه‌های سریال‌های پلیسی-معمایی تلویزیونی‌ست که به اندازه تاریخچه خود تلویزیون قدمت دارند. شخصیت محوری و قهرمان قصه، پتریک جین که پیشتر یک غیب‌گو یا واسطه روحانی psychic بوده (که البته خودش به چنین پدیده‌ای اعتقاد ندارد و غیب‌گویی را کلاه‌برداری می‌داند!) حالا به عنوان مشاور ویژه با یک تیم عالی‌رتبه از ماموران ویژه پلیس در گروه CBI یا California Bureau of Investigation (دایره تحقیقات کالیفرنیا که البته یک اداره خیالی‌ست و چنین سازمانی وجود خارجی ندارد) همکاری می‌کند. این گروه که مشابه FBI اما در ایالت کالیفرنیا است معمولا بر روی پرونده‌های قتل‌های خاص و متفاوت کار می‌کنند و پتریک جین با استفاده از توانایی‌هایی چون مشاهده‌گری دقیق، قدرت تحلیل بالا، روانشناسی، هیبنوتیزم و حتی جیب‌بری و تردستی (که به دلیل سابقه طولانی کار او از دوره کودکی در یک سیرک به ارمغان رسیده) به CBI در حل معماها کمک می‌کند و در اکثر مواقع، این اوست که قاتل اصلی را شناسایی کرده و پرونده را می‌بندد. با این حال رفتارهای عجیب و غریب جین خصوصا بی‌توجهی به موقعیت‌های اجتماعی آدم های روبرو (که بعضا افراد بسیار متنفذ و مهمی هستند) و عدم پای‌بندی او به استفاده از روش‌های صد در صد قانونی سبب می‌شود که عموما برای سایر اعضا تیم خصوصا رییس گروه، ترسا لیسبن مشکلاتی فراهم آید.

قطعا بخش مهمی از موفقیت سریال به نحوه شخصیت‌پردازی و قصه‌گویی درباره سایر اعضا تیم که غیر از ترسا، سه نفر دیگر هستند (چو، ریگزبی و ون‌پلت) بازمی‌گردد. برخلاف معمول سریال‌های پلیسی-معمایی (نظیر موارد مشهوری چون پوآرو یا کلمبو) همه اعضا این تیم در پیش‌برد ماجراها اهمیت و نقش دارند و خالقان آثار، زمان زیادی را صرف معرفی آنها و بیان روابط‌شان با یکدیگر، دغدغه‌ها و مشکلات و گذشته آنها کرده و بخشی از جذابیت چهار فصل سریال (از ۲۰۰۸ تا کنون) به دلیل همین آشنایی تدریجی مخاطب با پیشینه همه آنها بوده است. خصوصا ماجرای طولانی عشق و عاشقی ریگزبی و ون‌پلت که به دلیل مقررات سفت و سخت CBI به سرانجام خاصی هم نرسیده است و البته همواره در کش و قوس است. بدون چنین پتانسیل قوی بعید بود سریال تا این میزان موفقیت‌آمیز باشد.

اما سومین عامل مهم جذابیت سریال به شخصیت پیچیده نقش منفی آن یعنی جان سرخ Red John بازمی‌گردد. یعنی تنها کسی که در تمام ۹۴ قسمت گذشته حتی یک بار به طور دقیق به نمایش درنیامده اما سایه‌اش همیشه بر ماجراها و رفتار شخصیت‌های اصلی و فرعی سنگینی کرده است. رد جان یک قاتل بالفطره یا سریالی Serial Killer است که چند سال قبل، همسر و دختر پتریک جین را به دلیل بی‌حرمتی وی در یک برنامه تلویزیونی نسبت به خودش، به قتل رسانده است. همین اتفاق سبب ایجاد تحول در پتریک و میل شدید او به انتقام‌گرفتن شده است و اصلا دلیل پیوستنش به CBI همین بوده است. این دو نفر یعنی پتریک و رد جان به خوبی از پس هم برمی‌آیند و آنچنان فکر و ذکر هم‌دیگر را به خودشان مشغول کرده‌اند که به نظر می‌رسد جهان یکی بدون دیگری غیرممکن باشد. همین سبب شده تا ترکیبی از حس علاقه، نفرت، انتقام و احترام میان آن دو شکل بگیرد که خودش به بروز اتفاقات مختلف منجر شده و موتور حرکت بسیاری از قسمت‌های مجموعه بوده است.

در پایان فصل سوم چنین به نظر می‌رسید که پتریک بالاخره موفق شده تا رد جان را به هلاکت برساند اما بعدا درمی‌یابیم که همگی اشتباه کرده‌ایم. البته در کنار این تقابل محوری که در بسیاری از قسمت ها نمود دارد، هر قسمت داستان مستقل خود را دارد که همیشه با کشف یک جنازه آغاز می‌شود و نهایتا هم با شناسایی قاتل پایان می‌پذیرد و کلیشه‌ها و الگوهای مرسوم فیلم‌های معمایی کم یا بیش از این بخش قصه‌ها پیگیری می‌شوند.

به هر حال باید حداقل تا پایان سری پنجم این سریال منتظر بمانیم تا دریابیم بالاخره رد جان به سزای جنایت‌های بیشمارش (که براساس محاسبه پتریک تاکنون به ۲۸ مورد بالغ شده) می‌رسد یا نه اما بعید است با این میزان استقبال از سریال تا مدت‌ها چنین اتفاقی بیافتد!

 

به اشتراک بگذارید

درباره نویسنده

اعظم حضرتی

(0) دیدگاه خوانندگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 

مهاجرت به کانادا | مهاجرت به آمریکا | گرین کارت آمریکا | مهاجرت از طریق سرمایه گذاری | مهاجرت نیروی کار | اقامت کانادا | اقامت آمریکا | دانمارک | مهاجرت به دانمارک | تحصیل در کانادا | تحصیل در آمریکا | نرخ ارز | مهاجرت به کانادا | ماهنامه پرنیان