بازخوردهای داخلی و خارجی به بستهشدن سفارت ایران در کانادا
مریم جواهریان
روز هفتم سپتامبر سفارت ایران در کانادا بسته و روابط دیپلماتیک این دو کشور به کما رفت. دیپلماتهای هر دو کشور پس فرستاده شدند و برخی از ایرانیان مقیم کانادا ماندند و هزار نگرانی از نبود سفارت برای انجام امور کنسولی و برخی دیگر از ایرانیان هم برعکس، در هیجان فشارهای بیشتر بر جمهوری اسلامی ایران، با خوشحالی از این تصمیم استقبال کردند. البته در جامعه جهانی و رسانهها نیز این خبر بازخوردها و نقدهای متفاوتی را به همراه داشت.
بسته شدن سفارت ایران در کانادا
وزیر امور خارجه کانادا، جان برد، هفتم سپتامبر (۱۷ شهریور) در بیانیهای ایران را مهمترین تهدید برای صلح جهانی و امنیت دنیا دانست و تاکید کرد: «ایران به صورت مداوم کمکهای نظامی در اختیار رژیم اسد (در سوریه) قرار میدهد، مرتب اسراییل را تهدید میکند و با لفاظیهای نژادپرستانه نسلکشی را تهییج میکند.»
در این بیانیه دولت کانادا دیپلماتهای ایرانی را «عنصر نامطلوب» خواند، سفارت ایران در اتاوا را بست و به دیپلماتهای ایران در کانادا ۵ روز فرصت داد تا خاک کانادا را ترک کنند. در نهایت نیز روابط دیپلماتیک دو کشور به حالت تعلیق درآمد. البته در این بیانیه به روشنی مشخص نیست که آیا سوابق احتمالی قبلی از سوءرفتار دیپلماتها که موید «نامطلوب» بودن آنها باشد موجود بوده و در این باره تذکری به آنها داده شده یا فردی از این بابت اخراج شده یا نه.
همچنین جان برد اخطار داد که ایران را رسماً در لیست کشورهای حامی تروریسم قرار میدهد. در نتیجه به نقل از خبرنگار بیبیسی، با قرار گرفتن ایران در این فهرست، مصونیت قضایی ایران به عنوان کشور مستقل لغو میشود و کسانی که خود را قربانی حکومت ایران میدانند، میتوانند علیه این کشور شکایت کنند.
پیشینه ماجرا
اگر وقایع بعد از اشغال سفارت امریکا در تهران در سال ۱۳۵۸ و فراری دادن ۶ امریکایی توسط سفیر وقت کانادا در تهران را که بعد از آشکار شدن موضوع، به قطع روابط دو کشور منجر شد بخشی از تاریخ بایگانی شده بدانیم، ماجرای جدیدتر تیرگی روابط کانادا و ایران به سال ۲۰۰۳ و مرگ زهرا کاظمی، خبرنگار و عکاس ایرانی- کانادایی، در زندان اوین بازمیگردد. او که برای پوشش اخبار اعتراضات و مشاجرات سالهای پایانی حضور اصلاحطلبان به ایران آمده بود، در جلوی زندان اوین بازداشت و پس از حدود دو هفته در همان زندان به شکل مشکوکی جان سپرد. مقامات و نهادهای رسمی در ایران که در آن زمان تضادها و اختلافهای سیاسی زیادی داشتند هر یک فردی از گروه مقابل را به عنوان مقصر اصلی این واقعه معرفی کردند.
دولت کانادا نیز همواره به دنبال پیدا کردن مجرمین این ماجرا انگشت اتهامش را به سمت قوه قضاییه نشانه گرفت و پس از این رویداد، تحرک بیشتری در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران نشان داد.
اما سالها بود که آرامش نسبی بین دو کشور برقرار بود، تا اینکه در روز ۲۹ ایپریل ۲۰۱۲(۱۰ اردیبهشت) بخش ویزای سفارت کانادا در ایران بدون توجیه کافی بسته شد (گزارش کامل در شماره هشت پرنیان) و خدمات ویزا به آنکارا منتقل شده و واکنشهای ایرانیان زیادی را در داخل و خارج از کانادا برانگیخت.
بعد از این تعطیلی، در اوایل تابستان امسال حمید محمدی، رایزن فرهنگی سفارت ایران در کانادا، در گفتگویی با سایت دولتی ایرانیان خارج از کشور خواستار این شده بود تا ایرانیان با حضور هرچه بیشتر در برنامههای فرهنگی ایران، در جهت منافع دولت ایران گام بردارند و با کسب مقامهای مهم در کانادا، از جذب شدن در فرهنگ کانادایی بپرهیزند.
در نتیجه بنا بر تحلیل هوشنگ حسنیاری در رادیو آرافای: «این زنگ خطری برای دولت کانادا بود و ترس از دخالت ایران در روابط داخلی کانادا را بیشتر و بیشتر کرد.»
البته، سخنگوی وزارت خارجه کانادا سریعاً به این سخنان واکنش نشان داد و به سفارت ایران در اتاوا در خصوص به خدمت گرفتن ایرانیان مقیم در جهت منافع جمهوری اسلامی هشدار داد و گفت: «کاناداییهای ایرانیتبار برای فرار از سرکوب رژیم اسلامی ایران به کانادا مهاجرت کردهاند تا زندگی بهتری داشته باشند.» دولت کانادا از سفارت ایران در کانادا خواست تا در انتخاب و گزینههای زندگی ایرانیان کانادا دخالت نکند. همچنین اخطار داد که سرویسهای امنیتی کانادا اعمال دیپلماتهای ایرانی را تحت نظر دارند و مانع از اقدامهای آنان برای تهدید و ارعاب شهروندان کانادایی میشوند.
نازنین افشینجم، فعال حقوق بشر و همسر وزیر دفاع کانادا، هم در واکنش به سخنان محمدی از دولت کانادا خواست تا سفارت ایران را هرچه سریعتر ببندد. او در مصاحبه تلویزیونیاش با سیبیسی تاکید کرد: «حکومت ایران و سفارتش مشروع نیست و طی ۳۳ سال به سرکوب و نقض فاحش حقوق بشر، بازداشت، شکنجه، اعدام و کشتار ایرانیان پرداخته و حضور آنها پذیرفته نیست و نباید در کانادا حضور داشته باشند.» افشینجم با اشاره به سوء استفاده سفارت ایران از برنامههای فرهنگی خود در مصاحبهاش با صدای آمریکا گفت: «سفارت زیر پوشش برنامههای فرهنگی، تبلیغات انحرافی و گاه سرشار از نفرت خود را ترویج میکند. از جمله بزرگداشت آیتالله خمینی در دانشگاه کارلتون که یکی از این برنامهها بود. از طرفی مقامات ایرانی کتابهایی از ایران برای تدریس در کلاسهای زبان فارسی ارسال میکنند که حاوی تصاویر و پیامهایی هستند که نفرت به یهودیان و دیگر ادیان را ترویج میدهند.» همسر وزیر دفاع کانادا در هر دو این مصاحبهها تاکید میکند: «مگر حالا که انگلیس و آمریکا در ایران سفارت ندارند، چه اتفاقی افتاده است؟ اگر سفارت ایران هم بسته شود، امور کنسولی ایرانیان مقیم از طریق سفارتی دیگر انجام میشود. ما برای کمک به مردم ایران و قدم گذاشتن در راه آزادی و دموکراسی به یک طرح عملی هماهنگ نیاز داریم.»
علیاکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، نیز بعد از این سخنان با اعلام اینکه اظهارات رایزن فرهنگی ایران در کانادا منعکسکننده مواضع سیاسی ایران نیست، گفت: «ما همواره به هموطنان خود در کشورهای مختلف تاکید کردهایم که باید تابع قوانین و مقررات محل اقامت خود باشند. متاسفانه منظور رایزن فرهنگی ایران در کانادا یقیناً با کلمات او یکی نبوده است. وی میخواسته با نیت خالص صحبت کند، اما برداشت درستی از اظهارات او در کانادا نشده است.» صالحی ابراز امیدواری کرد که «دولت کانادا با این موضوع برخورد سیاسی نکند و با حکمت و عقلانیت به موضوع بنگرد.»
اما در نهایت در هفتم سپتامبر حکم بسته شدن سفارت ایران در کانادا به صورت رسمی از طرف وزارت خارجه کانادا اعلام شد.
واکنش ایران به بسته شدن سفارتش
دولت جمهوری اسلامی ایران که بهتازگی اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در تهران را برگزار کرده بود، در برابر تعطیلی سفارتش در کانادا، آن را «واکنشی شتابزده نسبت به شکست آشکار آن دولت در قبال این اجلاس موفق» ارزیابی کرد. رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران، دولت هارپر را «نژادپرست» دانست و گفت: «این رفتارهای خصمانه در حقیقت دنبالهروی از سیاستهای دیکته شده صهیونیستی و انگلیسی است. اقدامات متعدد دولت هارپر علیه ملت ایران و جامعه ایرانی مقیم کانادا، ازجمله بستن بخش روادید سفارت کانادا در تهران، مسدود کردن حسابهای بانکی ایرانیان مقیم این کشور و ممانعت از انتقال پول برای دانشجویان ایرانی در کانادا از این دست است.»
کامبیز شیخحسنی، کاردار سفارت ایران در کانادا، که در گفتگو با پیتر منزبریچ، خبرنگار ارشد و کهنهکار شبکه CBC «ارائه بهترین خدمات» به ایرانیان را دلیل اصلی اقدام دولت کانادا دانسته بود، به محض ورود به تهران به نقل از فارس گفت: «کانادا یک دولت سنتی داشت که در گذشته رفتار متعادلتری داشت. ولی دولت کنونی تحت رهبری هارپر بسیار متفاوت است و وی به حمایت بیچون و چرا از رژیم صهیونیستی شهرت دارد. به طوری که مسئولان ارشد این دولت بارها گفتهاند که اسراییل هیچ دوستی بهتر از کانادا در زمین ندارد.»
به گفته شیخحسنی «در سفارت ما، روزانه در حدود ۶۲ گذرنامه برای ایرانیان مقیم صادر میشد که روز به روز جایگاه جمهوری اسلامی را نزد ایرانیان مقیم بهتر کرده بود و دولت کانادا نتوانست این قضیه را تحمل کند.» وی با اشاره به جامعه ۳۰۰ هزار نفری ایرانیان مقیم کانادا گفت: «علت تاسف ما تنها به خاطر وضعیت ایرانیان مقیم است. البته برای این منظور هم ستادی در وزارت امور خارجه تشکیل شده تا هرچه سریعتر راه حلی برای ارایه خدمات کنسولی به ایرانیان پیدا کنند.»
واکنشهای جامعه جهانی و درون کانادا
در مقابل، نخست وزیر اسراییل اولین کسی بود که از این تصمیم استقبال کرد و طی بیانیهای اقدام نخست وزیر کانادا را «شجاعانه» دانست و گفت: «تصمیم نخست وزیر کانادا اهمیت بسیاری دارد و الگویی برای جامعه جهانی است.» نتانیاهو با اشاره به اجلاس کشورهای غیرمتعهد در تهران گفت: «این تصمیم مسئولانه یک هفته پس از نمایش یهودستیزی و نفرت در تهران گرفته شده و اقدام کانادا همخوان با درخواست از جامعه جهانی برای تعیین خط قرمز شفاف در مقابل حکومت ایران برای توقف برنامه هستهایاش است.»
افراد زیادی نیز در برابر این مسئله واکنش نشان دادند و سیاستهای دولت هارپر را زیر سوال بردند. از جمله جان مندی سفیر، سابق کانادا در ایران، که در یادداشتی در «گلوب اند میل» از بستن شتابزده سفارت انتقاد کرده و مینویسد: «دلایل کانادا برای این عمل ناگهانی قانعکننده نیست. آقای نخستوزیر، ایران را به دلایل مختلفی چون حمایت از بشار اسد، نقض حقوق بشر، برنامه تحریکآمیز هستهای و تهدید بر علیه اسراییل، تهدید بزرگی میداند و سفارت خود را در ایران میبندد. اما همه اینها در واقع دلایل اصلی ما برای ماندن هستند.»
جان مندی در سال ۲۰۰۷ سفیر کانادا در ایران بود، اما پس از اقامت چند ماهه در ایران، به دلیل اختلافنظرهای میان دوکشور، ایران از پذیرفتن اعتبارنامه وی خودداری کرد و در پایان همان سال وی به کانادا بازگشت. او یادآوری میکند: «سنت دیرینه کانادا این بوده است که آخرین کشوری باشد که سفارت خود را در شرایط بحرانی تعطیل کند، نه اولین آنها! ایران خود بهترین مثال این سنت است. پس از انقلاب ایران، دولت محافظهکار کانادا تصمیم گرفت تا در ایران بماند و بدین شکل ما شرایط آزادی گروگانهای آمریکایی را فراهم کردیم.» در نهایت، مندی در پایان یادداشت خود میپرسد: «با نبود اطلاعات دقیق و درست، این سوال باقی میماند که چرا ما چنین حرکت افراطی انجام دادیم و به طور خاص، چرا حالا؟»
حزب لیبرال کانادا هم دربرابر این اقدام حزب محافظهکار، به سلام تورنتو گفت: «حزب لیبرال مدتهاست که سیاستهایی را در مقابله با تهدیدهای بلادرنگ ایران و حمایت از منافع کانادا در ایران پیشنهاد کرده است که این دولت به آنها بیتوجه بوده است. ازجمله مشمولکردن سازمان سپاه پاسداران ایران در لیست شبکههای تروریستی، که معتقدیم این کار، مرکز قدرت ایران را هدف قرار میدهد.» از طرفی «لازم است در دوران پرتنش امروز کانالهای ارتباطات باز نگاه داشته شود و با متحدین بینالمللی همکاری شود، نه اینکه روابط دیپلماتیک قطع شود و غیرمسئولانه رجزخوانی شود.» حزب لیبرال در این مطلب خود تاکید میکند: «برای جامعه بینالمللی بسیار مهم است که در جریان انتخابات ریاستجمهوری ماه جون ۲۰۱۳ در ایران، از حرکت قهرمانانه مردم ایران در دستیابی به امید و تغییر پشتیبانی کنند. اما متاسفانه دولت محافظهکار با این کار ناگهانی خود، آنها را از این پشتیبانی محروم کرده است.»
پل هاین بکر، دیپلمات مجرب کانادایی، نیز که در گروه مخالفان این تصمیم است در مصاحبه دیگری با این سایت با اعلام اینکه چندان به این تصمیم دولت کانادا خوشبین نیست، میگوید: «فکر نمی کنم که این تصمیم ایده خوبی باشد. به عقیده من، حتی در شرایطی که کار به جاهای خیلی خطرناکی برسد، بهترین کار بازنگهداشتن سفارتخانه هاست، تا شما بتوانید تعدادی پنجره کانادایی برای دیدن آنچه در آنجا می گذرد، داشته باشید.» از نظر هاین بکر «ما با پاکستان که سلاح هستهای دارد کنار آمدهایم، هندوستان، کره شمالی، چین و روسیه را هم که سلاح هستهای دارند قبول کردهایم. من نمیفهمم که چرا نمیتوانیم در چنان وضعیتی ایران را تحمل کنیم. باید دلایل و مدارک زیادی بیاورند تا مرا به این باور برسانند که کار درست در برابر ایران، حمله پیشگیرانه است.» این دیپلمات باتجربه معتقد است خصومت در برابر ایران تبعات منفی برای کانادا و اسراییل دارد و «کاناداییها باید دو طرف را به میانهگرایی فرا بخوانند و کانادا با دقت و مدارا مراقب جلو رفتن مسایل میان این دو کشور باشد. فکر نمیکنم دشمنی با ایران به اسراییلیها هم در این شرایط کمکی کند.»
در اظهارنظری مشابه، کن تیلر سفیر کانادا در ایران در زمان وقوع انقلاب که در واقع، فراری دادن ۶ امریکایی حاصل تلاشهای وی بود نیز این اقدام دولت کانادا را رد کرد و حضور در محیط و تماس مستقیم با وقایع و جامعه را اساس کار دیپلماتیک دانست. بدین ترتیب جامعه دیپلماتهای پیشین با اظهارنظرهای کارشناسی خود وزیر خارجه کانادا را در شرایط دشواری قرار دادند.
در حالیکه انتظار میرفت دولت کانادا در برابر این فشار رسانهای عکسالعمل متناسبی داشته باشد و در جهت اقناع افکار عمومی این کشور تلاش کند در مجموع چنین نشد. جان برد در چند گفتگو از جمله آنکه با شبکه بی بی سی فارسی انجام داد به غیر از تکرار مفاد اطلاعیه وزارتخانه کار بیشتری انجام داد به شکلی که عملا نتوانست به هیچیک از پرسشهای خبرنگار این شبکه پاسخ دهد. محور همه این پرسشها این بود که «چرا حالا؟»، چه چیز در این زمان تغییر کرده که منجر به تغییر رفتار دولت کانادا با این شدت و قاطعیت شده و برد در توجیه این مورد درماند. همین موضوع سبب شد تا کسی چون اندرو کوین هم در روزنامهNational Post که به طور عمومی مدافع منافع اسراییل است از عدم درک تصمیم دولت کانادا در این زمان سخن بگوید و در خوشبینانهترین فرض احتمال دهد که دلایلی منطقی برای این کار وجود داشته که فعلا قابل بیان نیست!
واکنشهای ایرانیان مقیم کانادا
در این بین ایرانیان مقیم کانادا واکنشهای مختلفی به این اقدام دولت کانادا نشان دادند. اما تقریباً گروه زیادی از آنها که تریبونی برای بیان نظراتشان داشتند، با این اقدام موافق بودند از جمله رضا مریدی، نماینده مردم ریچموندهیل در مجلس انتاریو، که به نظر میرسد از موافقان این تصمیم دولت است. او در مصاحبه تلویزیونیاش با صدای آمریکا و همچنین روزنامه شهروند بر این نکته تاکید میکند که اینها تماماً نتیجه رفتار بینالمللی ایران است و بعد از کشته شدن زهرا کاظمی در اوین، این سردی روابط دو کشور آغاز شده بود. البته «جای تاسف است که این اتفاق افتاده، اما وقوع آن در نتیجه عملکرد جمهوری اسلامی است. این تصمیم به خاطر عملکرد ایران در زمینه حقوق بشر، مساله سوریه، مساله عدم امنیت دیپلماتهای کانادایی و آمریکایی و اخیراً حمله به سفارت انگلیس در تهران گرفته شده است.» از نظر رضا مریدی «مردم هم نباید نگران مسایل کنسولی خود باشند. مانند ایرانیهای ساکن آمریکا، ایران هم کشوری را به عنوان حافظ منافع اعلام خواهد کرد.»
برخورد کنگره ایرانیان کانادا هم با این ماجرا قابل توجه بود. این کنگره به صورت شفاف و رسمی اعلام نکرد که با این تصمیم موافق است یا نه. اما سخنان جداگانه اعضا به طور کلی حاکی از رضایت ایشان بود. از جمله فرخ یزدی، رییس کنگره، که دلایل قطع رابطه این دو کشور را قابل قبول دانسته و در پاسخ به شهروند گفته بود: «بسیاری از اعضای کامیونیتی ایرانی معتقدند با وجود جمهوری اسلامی در اتاوا جرات فعالیت و اعتراض ندارند و باید این موارد را هم مورد توجه قرار دهیم.»
کاوه شهروز، نایب رییس این کنگره، هم نظری مشابه یزدی داشت و در همین روزنامه گفت: «دلایلی که وزیر امور خارجه داده بود، به نظر من همه درست هستند. وضعیت حقوق بشری ایران بسیار بد است. رژیم ایران به گروههای تروریستی کمک میکند، سفارتش در کانادا مردم ایرانیِ کانادا را اذیت میکرد و مردم احساس میکردند شاید نمیتوانند کارهای سیاسی انجام دهند. این ترس همیشه با آنها بود.»
اما در مقابل، شورای جامعه ایرانیان کانادا واکنش روشن و تندی به این اقدام نشان داد. این شورا که در اوایل ماه جولای با جدا شدن سه نفر از هیئت مدیره کنگره ایرانیان کانادا، ثبت مراحل قانونی و تشکیل یک هیئت هفت نفره شروع به کار کرده بود، مخالف تحریمها و فشارهای بیشتر بر ایرانیان است. نیاز سلیمی که ریاست این شورا را به عهده دارد، در گفتگو با شهروند، به سخنان وزیر خارجه کانادا در مورد امنیت جان دیپلماتها اشاره میکند و میگوید: «مسئله اشغال سفارت انگلستان که در این بیانیه به آن اشاره شده، مربوط به یک سال و نیم گذشته است. اگر مسئله این بوده، چرا همان موقع سفارت را نبستند. چیزی که مایه تاسف است، حمایت برخی افراد از این تصمیم است، بدون آنکه عواقب آن را در نظر بگیرند. آسیب مسئله تحریم، احتمال جنگ و تمام اینها به مردم میرسد.» سلیمی بر افزایش هزینههای این تحریمها بر مردم ایران تاکید میکند و میگوید: «در ایران هر روز درصد گرانی و بیکاری بالاتر میرود و ما اینجا نشستهایم و فقط با مطرح کردن اینکه این کار به جمهوری اسلامی ایران آسیب میزند، آنها را تحریم میکنیم. هیچ کس تا به امروز نتوانسته توضیح سادهای دهد که این کار چگونه به نفع ملت ایران است؟ بنا به چه دلایلی این اتفاقات منجر به دموکراسی در ایران میشود؟»
علاوه بر این، شورای جامعه ایرانیان طوماری نیز در ادامه اعتراض به تصمیم دولت کانادا در وبسایت خود قرار داده است. «ما امضاکنندگان، اقدام ناگهانی و غیر قابل توجیه دولت کانادا در بستن تمام کانالهای دیپلماتیک با ایران، به صورت یکجانبه را محکوم میکنیم. این در حالی است که تنها راهی که پیش روی گذاردهاید، خصومت و رویارویی نظامی با ایران است. ما متاسفیم که کانادا – که همواره مدعی چندصداییبودن و متخصص در حل و فصل آرام درگیریها بوده است- با چشمپوشی از تمام پتانسیلهای خود به عنوان کارگزار صلح، به حمایت از سیاستهای جنگطلبانه پرداخته است که نتیجهای جز تشدید تنشهای بینالمللی و زمینهسازی برای جنگ ندارد.»
در بخش دیگری از این طومار آمده: «ما امضاکنندگان، توجه دولت کانادا و دیگر انجمنهای حقوق مدنی را بر این نکته جلب میکنیم که بستن سفارت ایران مستقیماً دخالت با حق «آزادی حرکت» ایرانی-کاناداییها محسوب میشود که حالا محروم از خدمات کنسولی ضروری برای سفر و بازدید از سرزمین مادری خود هستند.»
این شورا در ادامه اعتراضات خود، در روز ۶ اکتبر نیز با همراهی ائتلاف صلح کانادا، درمخالفت با جنگ، راهپیماییای در مقابل ساختمان پارلمان انتاریو در کویینزپارک برگزار کرد که بیش از ۵۰۰ نفر در آن حضور داشتند.
از دیگر سو، گروهی از نیروهای سیاسی مخالف دولت ایران هم در تجمعاتی از دولت کانادا به خاطر بستن سفارت ایران تشکر کردند. این افراد با در دست داشتن پارچهنوشتههای «جان برد متشکریم» و «زنده باد کانادا»، بسته شدن سفارت ایران را خواست همیشگی خود اعلام کردند و با جشن و پایکوبی از رسیدن به این آرزوی خود ابراز خرسندی کردند.
افراد حقیقی نیز واکنشهای مختلفی به این اقدام دولت کانادا نشان دادند که عموماً منتقدانه و در مخالفت این اقدام بود. از جمله، پرفسور امیر عطاران، وکیل و حقوقدان برجسته ایرانی-کانادایی، که تصمیم دولت هارپر را کودکانه و غیرعاقلانه دانست و به سلام تورنتو گفت: «منظور از روابط دیپلماتیک پاداش دادن به دوستان و تنبیه دشمنان نیست. اگر چنین منظوری وجود داشت کانادا میبایست بخش عمده قرن گذشته را با کشورهای کمونیستی قطع رابطه می کرد. البته که کانادا چنین کار ساده لوحانه ای را نکرد و در تمام دوران جنگ سرد با اتحاد شوروی روابط دیپلماتیک داشت.» از نظر این استاد دانشگاه اتاوا «قطع روابط دیپلماتیک با ایران به منظور اعتراض به سیاست ها و رفتار این کشور، نشاندهنده نهایت ناپختگی و شتابزدگی دولت آقای هارپر است. همانطور هم که بستن حسابهای بانکی ایرانی-کانادایی ها نشان داد، این ناپختگی، نژادپرستانه و خطرناک است.»
زهرا شریفیان نیز که از واردکنندگان کالا در نیوبرانزویک بوده و اغلب بین ایران و کانادا در سفر است، در مصاحبه با استار، نبود خدمات کنسولی در این نزدیکی را به ضرر کسب و کار خود میداند. «اگر ما در اتاوا سفارت نداشته باشیم، من چگونه میتوانم کسب و کار خودم را داشته باشم و ادامه دهم؟»
حسین کمیلیان، فروشنده اتومبیل در تورنتو، نیز که از ایرانیان متضرر از این تصمیم است، برای تمدید گذرنامه خود در اواسط سپتامبر برنامهریزی کرده و بلیط ماه اکتبر خود به تهران را هم خریده بود. «به دوستان و خانوادهام در ایران گفتهام که سفرم به ایران برای اولین بار در ۶ سال گذشته به سنگ خورده است!» کمیلیان که در مصاحبه با استار این را میگوید، با ناراحتی تصریح میکند که به احتمال زیاد یا سفرش لغو میشود و یا با تاخیر زیاد به تهران میرود.
اما در برابر، سلمان سیما، فعال دانشجویی از گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران» در موافقت با این تصمیم به شهروند میگوید: «…اخلاقی نیست که منافع فردی خود را بر منافع ملی مردم ایران ترجیح دهیم. آنهایی که با بستهشدن سفارت مخالفت میکنند یک جای کارشان میلنگد، چون منافعشان با منافع جمهوری اسلامی گره خورده است.»
معرفی سفارت ایتالیا، حافظ منافع کانادا در ایران
در ادامه، روز دوشنبه ۱۷ سپتامبر پس از گمانهزنیهای مختلف در خصوص انتخاب کشور حافظ منافع کانادا در ایران، جان برد(وزیر امور خارجه) و دایان آبلونزی(وزیر روابط خارجی و کنسولی) با انتشار اطلاعیه مشترکی اعلام کردند که دولت ایتالیا حفاظت از منافع کانادا در ایران را پذیرفته است.
بر این اساس، دولت ایتالیا در موارد اضطراری از شهروندان کانادایی که در ایران نیاز به کمک دارند، حمایت خواهد کرد. دولت کانادا نیز به دقت وضعیت شهروندان کانادایی بازداشت شده در ایران، به ویژه آنها که در معرض خطر اعدام هستند را از طریق حق حفظ منافع خود و همکاری متحدانش تحت نظر خواهد داشت. البته بنا بر این اطلاعیه، شهروندان کانادایی مقیم ایران برای انجام امور معمولی و خدمات پاسپورتی میتوانند با سفارت کانادا در آنکارا در کشور ترکیه تماس گیرند.
سفارت پاکستان، دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن نیز، آمادگی این سفارت را برای کمک به ایرانیان مقیم کانادا برای انجام امور گذرنامه اعلام کرده است. اما ایران هیچ سفارتی را در کانادا به عنوان حافظ منافع معرفی نکرده است.
در روزهای آغازین ماه نوامبر با حکم قاضی دادگاه عالی انتاریو مبنی بر توقیف موقت ساختمان سفارت ایران در اتاوا و دو ساختمان دیگر به جبران غرامت درخواستی یک خانواده امریکایی عملا بحران پدید آمده وارد فاز قضایی هم شد و این پرسش مطرح گشت که اگر بنا به دلایلی روابط دو کشور از حال تعلیق خارج شود با این مسئله چگونه برخورد خواهد شد؟
دیدار برخی از ایرانیان با نخست وزیر
پس از اعلام تصمیم دولت کانادا و قطع رابطه با ایران و واکنشهای متعدد طرفین ایرانی و کانادایی، خبری در رسانههای کانادایی منتشر شد که از دیدار تعدادی از ایرانی-کاناداییها در روز ۱۸ سپتامبر با استفان هارپر خبر میداد. در این خبر که توسط سیبیسی منتشر شد، جزئیاتی از جلسه که گویا قرار بوده خصوصی باشد ارایه نشده بود. سیبیسی هم تنها به این اشاره کرده بود که عکس دستهجمعی این دیدار در اکانتهای هارپر و جیسون کنی، وزیر مهاجرت، در توییتر قرار داده شده و جیسون کنی هم در زیر عکس نوشته بود: «امروز جلسه خوبی به همراه نخست وزیر، جان برد (وزیر امور خارجه) و اعضای کامیونیتی ایرانی در مورد حوادث اخیر داشتیم.»
جولی وو سخنگوی دفتر نخستوزیری هم اعلام کرد که «این جلسه یک مذاکره رسمی نبوده است» و اعضای حاضر در آن را با ارائه اطلاعات کمی از آنها به رسانهها معرفی کرده بود.
اما پس از آن، دکتر اسدپور، عضو هیئت مدیره کنگره ایرانیان کانادا که در گفتگو با سلام تورنتو اعلام کرده بود به همراه فرخ یزدی و سارا تخشا در این دیدار حضور داشته، از کلیات این جلسه گفت: «در این دیدار، هارپر و وزرای مذکور، حاضران را از دلایل قطع روابط دیپلماتیک دو کشور بیشتر آگاه کردند» و همان دلایل پیشین که در رسانهها مطرح شده بود، تکرار شد. اسدپور تصریح کرد: «ما در این دیدار تاکید کردیم که حمله نظامی به ایران به هیچ وجه و شکلی برای ما قابل قبول نخواهد بود. نخستوزیر هم اعلام کرده که کانادا به هیچ شکلی درگیر جنگ با ایران نخواهد شد و با جنگ مخالف است.» بنا به گفته اسدپور، جیسون کنی هم در این جلسه تصریح کرده که «تسهیلات و تمهیدات لازم در سفارت ایتالیا در تهران به عنوان حافظ منافع کانادا در ایران، پیشبینی شده تا مدارک و تقاضاهای ویزا و امور کنسولی در آنجا جمع آوری و به سفارت کانادا در آنکارا ارسال و به سفارت ایتالیا در تهران بازگردانده شود.»
جیسون کنی به نقل از اسدپور، به پیگیری تصویب قانون دیگری بر علیه تشکیلات مرتبط با جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده و گفته است: «پارلمان کانادا در همین روزها قانونی به نام C-43 را تصویب خواهد کرد که دولت کانادا را موظف به پیگیری و برخورد با افراد و تشکیلات وابسته به سپاه پاسداران، یا مرتبط با دولت ایران میکند که در اینجا دست به اقدامات غیرقانونی زده و به تعقیب ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی می پردازند. اسامی افراد بر اساس این مصوبه به لیست سیاه اضافه و از ورود آنها به کانادا جلوگیری خواهد شد.»
به گفته دکتر اسدپور: «هارپر بارها در این دیدار تاکید کرده که دولت کانادا همیشه در کنار مردم ایران در مقابل رژیم جمهوری اسلامی خواهد ایستاد.» البته در عکسی که تنها مورد رسمی منتشر شده از سوی دولت کانادا در ارتباط با این واقعه است دکتر اسدپور و خانم تخشا حضور ندارند و مشخص نیست که چرا در این تنها اقدام هم دولت، جمع ایرانیان را چندپاره کرده است.
موافقت ۷۲ درصدی مردم کانادا با قطع رابطه با ایران
از طرفی، نظرسنجیهای مختلفی هم از مردم کانادا در این خصوص صورت گرفت که در یکی از آنها که موسسه Angus Reid در روزهای ۱۷ و ۱۸ سپتامبر به صورت آنلاین انجام داد، از کاناداییها در مورد قطع روابط سیاسی با ایران پرسیده شده بود. در نتیجه آن، ۷۲ درصد کاناداییان با تصمیم دولت فدرال این کشور موافق بودند. در این بین هواداران حزب محافظهکار با ۸۶ درصد و هواداران حزب نیودموکرات با ۶۷ درصد آرا از تصمیم دولت فدرال در قطع روابط دیپلماتیک با ایران حمایت کردند.
بنا براین نظرسنجی، افراد در پاسخ به این سوال که جامعه بینالمللی چگونه باید با ایران برخورد کند، ۳۱ درصد مذاکرات دیپلماتیک را ترجیح دادهاند، ۲۹ درصد از اعمال تحریمهای اقتصادی حمایت کردهاند و ۱۷ درصد نیز بهترین شیوه برخورد با جمهوری اسلامی را دخالت نظامی در ایران دانستهاند. جالب آنکه، از میان ۱۷ درصدی که با مداخله نظامی موافق هستند، ۱۲ درصد خواستار حمله به تاسیسات هستهای ایران و ۵ درصد بقیه نیز اشغال کامل نظامی ایران را بهترین روش مقابله میدانستند. در این نظرسنجی ۱۰۰۲ نفر شرکت کرده بودند.
نقد تونی برمن بر عملکرد دولت
در این بین، تونی برمن، رییس پیشین الجزیره انگلیسی و شبکه خبری سیبیسی، در مطلبی که در استار منتشر شد به تندی سیاست دولت هارپر را نقد میکند: «با وجود سوگندی که وزیر امور خارجه در تالار رسمی دولت خورده است، به نظر میرسد کانادا وزیرخارجه تازهای برای خود دست و پا کرده که نامش بنیامین نتانیاهوست! ظاهراً کار روزانه ایشان نخستوزیری اسراییل است، ولی در اقداماتی ناگهانی چون قطع رابطه کانادا با ایران، هارپر دربست سیاست خاورمیانهاش را از اورشلیم تامین میکند و این همان شغل دوم نتانیاهوست.» برمن زمان گرفته شدن این تصمیم دولت برای قطع رابطه با ایران را هم اشتباه دانسته و مینویسد: «در برخورد با ایران، مسایل حیاتی گوناگونی دخیل هستند؛ برنامه هستهای خود ایران، بیصبری رهبر اسراییل برای حمله به ایران، شکل جدید خاورمیانه با درونپاشی فجیع رژیم سوریه و چندین مسئله ظریف در حد مرگ و زندگی و حالا، قضیه کانادا که از ایران یک سلول حبس ابد برای خود ساخته است. جالب اینکه همه کشورهای غربی برای رویارویی با این چالشهای کلیدی عقلشان را روی هم میریزند؛ به جز کانادا!»
تونی برمن در بخشی از مطلب خود با اشاره به بیانیه وزارت خارجه کانادا و بیتاثیر بودن این گونه اقدامات علیه ایران تاکید میکند: «برخلاف این بیانیه، غیر قابل تصور است که اقداماتش علیه ایران بر سیاست آن کشور در مورد سوریه و برنامه هستهای آن کشور تاثیر گذارد. در عوض به نظر میرسد اولویت بر روی مسئله اسراییل است و تعجبآور نیست که نتانیاهو از اقدامات کانادا به گرمی استقبال کرد.»
در پایان نیز با همان طعنه جاری در کل مطلب، مینویسد: «مردم کانادا حق دارند که از دولت خود بپرسند که این درگیریها به کجا خواهد انجامید؟ هرچند، با تامل بر اقدامات اخیر دولت، باید صبر کنیم تا پیش از پاسخ به ما، با وزیر خارجه جدیدش در اورشلیم مشورت کند!»
و آخر اینکه…
با گذشت بیش از یک ماه از زمان بسته شدن سفارت ایران در کانادا و نشست بینتیجه و مسکوت مانده جمعی از ایرانیان با نخست وزیر هارپر، به نظر نمیرسد پرونده رویکرد جدید دولت کانادا به موضوع ایران که به نظر میرسد بیشتر بر جامعه ایرانیان کانادا تاثیرگذار بوده تا بر دولت ایران بسته شده باشد؛ برعکس، «…کین هنوز از نتایج سحر است.»
در همین ارتباط مقاله مجید بسطامی با عنوان «عکس یادگاری با یک جامعه پریشان» در وبسایت پارسکانادا.
پینگ بک: جلسه دیدار با هارپر از زبان احمد تبریزی | پرنیان