یکی از حاضرین جلسه دیدار با نخست وزیر که به نظر میرسد بیشتر به دلیل وجهه شخصی و فرهنگی به نشست دعوت شده باشد تا فعالیتهای تشکیلاتی، احمد تبریزی مدیر بنیاد پریا بود. به دلیل اهمیت سخنان وی خبرنگار نشریه از وی خواست تا جزییات بیشتری از این دیدار به اطلاع خوانندگان ما بگذارد. وی که تا قبل از این بنا به دلایلی از جمله انتظار برای اعلام گزارش رسمی از سوی دفتر نخست وزیر که به حاضران نشست قولش داده شده بود از گفتگو با رسانهها خودداری کرده بود در خصوص شکل برگزاری این جلسه به خبرنگار پرنیان گفت: «عصر روز ۱۳ سپتامبر از دفتر نخست وزیری تماس گرفتند و برای شرکت درجلسهای با شخص نخست وزیر دعوت شدم.»
تبریزی در مورد نشست با شخص نخست وزیر نیز با اشاره به اینکه این اولین نشستی بود که آقای نخست وزیر با جامعه ایرانی برگزار میکرد و به همین دلیل اهمیت زیادی داشت، گفت: «در ابتدای جلسه ایشان از فعالیتهای ایرانیان کانادا در حوزههای علمی، تحقیقاتی و تجاری به عنوان یک جامعه موفق در کانادا تشکر کردند. در ادامه هم نگرانیهای خود را از مسایل حقوق بشری ایرانی و حمایت دولت ایران از سوریه مطرح کردند. در این جلسه تاکید فرمودند که ما مخالف جنگ هستیم و فقط مسایل حقوق بینالمللی را دنبال میکنیم. مهمترین دلیلی که ایشان برای بسته شدن سفارت هم مطرح کردند، امنیت جانی کارمندان سفارت بود.»
از آقای تبریزی خواستیم تا در باره محتوای جلسه و نکات مطرح شده از سوی ایشان بیشتر توضیح دهند. «من نماینده هیچ سازمان و ارگانی نیستم و هیچ نفع مالی و شخصی را دنبال نمیکنم و تنها به عنوان یک عضو فعال جامعه ایرانی نظرات شخصی خود را مطرح میکنم. دلایلی که آقای وزیر امور خارجه برای بستن سفارت ایران در بیانیه خود مطرح کردهاند، سابقه ۳۳ ساله دارند و همه آنها علت حضور اکثر ما ایرانیان در کاناداست. همه این موارد حقوق بشری آن موقع نیز مطرح بود، اما سازمانهای حمایت حقوق بشر آن موقع کجا بودند؟ و چرا حالا؟ دلایلی که در بیانیه مطرح کردهاید، چیز جدیدی نیست و خواهش میکنیم اگر نکته تکمیلی دیگری برای گرفتن این تصمیم موثر بوده، مطرح کنید تا جامعه ایرانی نیز از این دلایل مطلع شوند.» به گفته تبریزی اینها بخشی از نظرات مطرح شده از سوی وی با حاضران در نشست بوده و چنین ادامه یافته است: «لازم به توضیح است، اینجانب، پیش از انتخاب کانادا برای محل زندگی، در ژاپن و اسپانیا نیز زندگی کردهام و بیش از نیمی از جهان را دیده و نهایتاً کانادا را به عنوان محل دائمی زندگی خود انتخاب کردهام. از این انتخاب بسیار راضی و سپاسگذار از مردم کانادا هستم و بر این باورم که کانادا واقعاً بهترین کشور دنیاست. بنا بر این تجربه، اجازه بدهید که بگویم شما مهمترین نخست وزیر دنیا هستید زیرا شما نخست وزیر بهترین کشور دنیا هستید. در نتیجه شما به عنوان مهمترین نخست وزیر دنیا و من به عنوان یک شهروند عادی این کشور، در نگهداری و حفاظت از جایگاه ویژه کانادا مسئول هستیم. ما کشوری هستیم که همواره به صلحطلبی و حمایتهای حقوق بشری معروف بودهایم و نباید به این تصویر لطمهای وارد کنیم. در خصوص قطع رابطه سیاسی نیز، من با نظر سه سفیر پیشین کانادا در ایران موافق هستم. از طرفی ایرانیان مقیم کانادا در مسایل مختلف علمی، تجاری و غیره خودشان را ثابت کردهاند و ما توقع داشتیم در این تصمیمگیریهای سیاسی برای یک کانادای بهتر شریک میشدیم و خوشحال میشدیم پیش از گرفتن این قبیل تصمیمها با جامعه ایرانیان کانادایی که شناخت بیشتری از شرایط و مشکلات ایران دارند، مشورت میشد. خواهشمندم که به توانایی و آگاهی این جامعه به عنوان یک کانادایی، در مسایل ایران، اعتماد کنید و ایشان را در تصمیمگیریها دخالت دهید.»
احمد تبریزی همچنین با اشاره به اینکه ایرانیان کانادایی نباید تاوان این سیاستگذاریهای دولت را بدهند، گفت: «دلیلی ندارد که بازنشستگان و دانشجویان ایرانی در کانادا تاوان این محدودیتها را دهند و حتی ماهانه برای دریافت ۳۰۰ یا ۴۰۰ دلار از ایران هم دچار مشکلاتی شوند. اینها هم شهروند کانادا هستند و باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند. لذا باید راهکارهایی برای حل مشکلاتشان در نظر گرفت.»
توضیح پرنیان: با مطالعه این گفتههای آقای تبریزی شاید بیش از همه، این عبارات تاریخی معرف اوضاع و احوال ایرانیان کانادا باشد.
وقتی اول بار آمدند…
وقتی اول بار برای دستگیری یهودیها آمدند
فریادی از من برنخواست
چرا که یهودی نبودم
سپس به قصد کمونیستها آمدند
چیزی نگفتم
چرا که کمونیست نبودم
آنگاه عزم اتحادیههای کارگری کردند
من اعتراضی نکردم
چرا که عضو اتحادیه نبودم
و وقتی نوبت به من رسید
دیگر کسی نمانده بود که برای من خروشی سر دهد
مارتین نیمولر
First They Came
First they came for the Jews
and I did not speak out
because I was not a Jew.
Then they came for the communists
and I did not speak out
because I was not a communist.
Then they came for the trade unionists
and I did not speak out
because I was not a trade unionist.
Then they came for me
and by then there was no one left to speak out for me.
Martin Niemöller
در همین ارتباط ببینید:
قطع روابط کانادا و ایران، به نام کی؟ به کام کی؟
عکس یادگاری با یک جامعه پریشان