' لیبرال‌ها مجددا در انتاریو به اکثریت دست یافتند | پرنیان

آخرین ساعات شامگاه دوشنبه ۱۲ جون ۲۰۱۴، هزاران طرفدار مشتاق، شادان و پایکوبان منتظرند تا اولین زنی که در یک انتخابات استانی در انتاریو پیروز شده، سخنرانی خود را آغاز کند. صدای ترانه غرش Roar سروده بسیار محبوب کتی پری در همه سالن به گوش می‌رسد یعنی همان ترانه‌ای که تقریبا در تمامی سخنرانی‌های دوران مبارزات انتخاباتی کتلین وین، رهبر لیبرال‌های استان به عنوان پیش‌درآمد پخش می‌شد اما در آن شب معنای دیگری داشت.

انتخابات این دوره استان یکی از فشرده‌ترین‌ها در چند دهه اخیر بود. از یکسو دولت لیبرال که حدود ده سال و تحت مدیریت دالتون مک‌گینتی و کتلین وین استان را اداره کرده بود زیر فشار تبلیغاتی احزاب مخالف در موضوع وقوع فساد در دولت قرار داشت و بر اساس نظرسنجی‌ها از میزان محبوبیت آن کاسته شده بود و از سوی دیگر دو رهبر دیگر یعنی تیم هوداک و اندریا هوروث هم جذابیت زیادی برای رای‌دهندگان نداشتند و به همین دلیل این انتخابات تا حد زیادی یک انتخابات ناخواسته برای انتاریویی‌ها بود و مبارزات انتخاباتی تا گذشت نیمی از زمان قانونی آن، هنوز خیلی جدی نشده بود.

 

یک دولت اکثریت دیگر برای لیبرال‌ها

با اعلام نتایج انتخابات در شامگاه ۱۲ جون ۲۰۱۴، مشخص شد که حزب لیبرال انتاریو به رهبری خانم کتلین وین به‌رغم همه تبلیغات منفی و درحالی‌که همه نظرسنجی‌ها تا روز قبل از انتخابات نشان از یک رقابت پایاپای و نزدیک می‌دادند توانست با کسب اکثریت کرسی‌های پارلمان، به یک پیروزی درخشان دست یابد و برای ۴ سال دولت اکثریت تشکیل دهد تا به فاصله چند ماه بعد از کبک، این دولت اکثریت لیبرال به لیبرال‌های فدرال قوت قلب بیشتری بدهد.

این حزب توانست ۵۹ کرسی از ۱۰۷ کرسی پارلمان را کسب کند یعنی ۶ کرسی بیش از انتخابات گذشته در سال ۲۰۱۱ که این حزب با رهبری دالتن مک‌گینتی تنها به خاطر عدم کسب یک کرسی بیشتر، مجبور شد دولت اقلیت تشکیل دهد. البته مک‌گینتی دو دوره قبل از آن انتخابات توانسته بود دولت اکثریت تشکیل دهد و اگر دولت جدید لیبرال تا پایان این دوره یعنی سال ۲۰۱۸ بر سر کار باشد (که فقط اتفاقات خیلی نادر ممکن است چنین امری را غیرممکن سازد) لیبرال‌ها با حضور ۱۴ ساله در قدرت، یکی از طولانی‌ترین دوره‌های حکم‌رانی خود در استان را تجربه خواهند کرد.

لیبرال‌ها تقریبا تمامی کرسی‌های نبردگاه اصلی با محافظه‌کاران یعنی ناحیه تورنتو و GTA را که به دلیل جمعیت زیاد، دارای حوزه‌های فراوانی است از آن خود کردند. هم‌چنین در ناحیه اتاوا موفق نشان دادند اگرچه از دست دادن یک-دو کرسی مثلا در ناحیه وینزور که برای سال‌ها در اختیار آنها بود برایشان تلخ خواهد بود.

 

محافظه‌کاران: شعارهای فراری‌دهنده

تیم هوداک که از مدت‌ها قبل زیر فشار هم‌حزبی‌های خود قرار داشت با شعار ایجاد یک میلیون فرصت شغلی در استان در هفته اول مبارزات انتخاباتی توجهات زیادی را به خود جذب کرد اما وقتی بلافاصله این شعار از سوی احزاب مخالف و اقتصاددانان بی‌طرف مورد تردید قرار گرفت و منابع تامین چنین برنامه‌ای زیر سوال رفت هوداک در یک خطای آشکار، از حذف ۱۰۰ هزار شغل دولتی به منظور کاهش هزینه‌های دولت و کسر بودجه سخن گفت که ترس فراوانی را در میان طبقات متوسط و فرودست جامعه ایجاد کرد و به احزاب رقیب امکان مانور و ضدحمله داد. از آن تاریخ به بعد هرچه که هوداک در مورد این طرح بیشتر گفت، فضا بحرانی‌تر شد. او سعی کرد در میانه مبارزات با بازگشت به بحث فساد در دولت و حمله مستقیم به کتلین وین و کشاندن پای وی به موضوع فساد، برای خود راه خروجی بیابد اما با سخنان وین و اعتمادی که او شخصا در میان بسیاری از ساکنان استان و حتی طرفداران احزاب رقیب ایجاد کرده است و همچنین حساسیت بحث حذف مشاغل، عملا هوداک نتوانست موفقیتی کسب کند و همان شعار راست‌گرایانه حذف ۱۰۰ هزار شغل به پاشنه آشیل کمپین وی تبدیل شد.

البته در این میان نقش اتحادیه‌های کارگری را نمی‌توان نادیده گرفت که دو حرکت توامان انجام دادند. اول اینکه یک کمپین مبارزاتی بسیار گسترده علیه شعار ۱۰۰ هزار شغل ایجاد کردند که پیام آن در اکثر نقاط استان شنیده شد. با توجه به تعداد فراوان و گستردگی جغرافیایی اتحادیه‌ها در انتاریو و نقش آنها به ویژه در حوزه‌هایی چون آموزش و بهداشت و خاطرات تلخی که انتاریویی‌ها از دوره مایک هریس داشتند، این اقدام خیلی خوب جواب داد.

در اقدامی محدودتر اما موثر، اتحادیه‌ها در برخی مناطق که به دلیل حضور کارخانه‌ها، وزن اعضای آنها زیاد بود اما احتمال می‌رفت کاندیداهای محافظه‌کاران رای بیاورند در یک «رای‌ دادن استراتژیک» آرا خود را یکپارچه کردند تا در رقابت میان لیبرال‌ها و طرفداران NDP، کاندیدای محافظه‌کار رای نیاورد. این سیاست اگرچه عمدتا به نفع NDP تمام شد اما تاثیرش کاهش کرسی‌های محافظه‌کاران در برخی مناطق حساس بود.

در پایان محافظه‌کاران با ۲۷ کرسی، یعنی ۹ کرسی کمتر از دوره گذشته شکست بسیار سختی را متحمل شدند که نتیجه آن اعلام انصراف تیم هوداک رهبر این حزب در سخنرانی شب انتخابات بود که او سعی کرد با شماره کردن دستاوردهای خود از تلخی شکست بکاهد. البته وی اعلام کرد تا انتخاب رهبر جدید حزب در این سمت باقی خواهد ماند اما برخی از نمایندگان محافظه‌کار که از سیاست‌های وی راضی نبوده‌اند خواستار کناره‌گیری سریع و بدون تاخیر وی شده‌اند. آنها به ویژه به این نکته اشاره می‌کنند که هوداک ایده مناقشه‌برانگیز حذف ۱۰۰ هزار فرصت شغلی را پیشتر با آنها مطرح نکرده بوده و آنها را در وضعیت دشواری در برابر پرسش‌های مخاطبان برای توضیح به آنها قرار داده بوده و همین ایده هم ضربه جبران‌ناپذیری به حزب وارد کرده است. از نظر آنها حزب باید هر چه سریع‌تر وارد فرآیند انتخاب رهبر جدید خود شود و خون تازه‌ای را به رگ‌های خود وارد کند.

به نظر می‌رسد از همان شب انتخابات افرادی خود را آماده اعلام کاندیداتوری کرده‌اند و احتمال می‌رود که رهبر آینده این حزب هم یک زن باشد که در این صورت با فرض باقی ماندن هوروث در راس NDP، سکان‌داران هر سه حزب اصلی انتاریو زنان خواهند بود.

 

حزب نیودموکراتیک: بازنده بزرگ با اندکی شکلات

اگرچه این احتمال می‌رفت که اندریا هوروث دومین مستعفی شب انتخابات باشد و برخلاف رسم معمول که در آن رهبران احزاب، به ترتیب جایگاه در مجلس، از آخر به اول سخنرانی می‌کنند، او زمان سخنرانی‌اش را به بعد از سخنرانی تیم هوداک موکول کرد اما این نوبت هم چون همیشه، تزلزلی در کلام وی دیده نمی‌شد و تلاش داشت چون یک پیروز بزرگ سخنرانی کند. اگرچه ناظران معتقد هستند او به دلیل خطاهای استراتژیک متعدد نمی‌تواند این جایگاه را برای زمان طولانی حفظ کند و اعضا برجسته حزب کناره‌گیری او را خواستار خواهند شد.

هوروث که در تمام چند ماه گذشته از عدم همکاری با دولت «فاسد و غیرقابل اعتماد» لیبرال سخن می‌گفت و به‌رغم مخالفت بخش عمده‌ای از متحدان برجسته حزب، انتخابات کنونی با عدم رای اعتماد وی به بودجه لیبرال‌ها کلید خورد در سخنرانی‌اش از همکاری با دولت سخن گفت. سخنی که به سرعت به مزاحی در میان ارباب رسانه‌ها تبدیل شد. حالا دولت اکثریت لیبرال هیچ نیازی به همکاری او ندارد و او بهتر از هر کس دیگری می‌داند که فرصتی که تا پیش از این در چانه‌زنی با لیبرال‌ها برای پیگیری خواسته‌های هوادارانش در لوایح مهمی چون بودجه در اختیار داشت از دست رفته است. تنها دستاورد این انتخابات برای وی کسب چند کرسی بیشتر در قبال از دست دادن تمام قدرت تاثیرگزاری‌اش بوده است. جایی‌که تعداد بیشتر کرسی‌ها لزوما قدرت بیشتر به همراه نمی‌آورد.

از سوی دیگر او پیشتر در اعلام برنامه‌های انتخاباتی این حزب هم که خیلی دیر انجام شد نشان داده بود حرفی برای گفتن ندارد. برنامه‌هایی که تنها تفاوت‌شان با بودجه پیشنهادی لیبرال‌ها در قدری خرج‌تراشی بیشتر، کاهش مالیات در جاهایی که اصولا NDP همیشه موافق افزایش مالیات آنهاست و در نهایت ارائه تصویری از یک بودجه نامتوازن‌تر بود. در همان زمان بسیاری گفتند که این برنامه هیچ جنبه جذابیت جدی برای آنهایی که به‌طور سنتی به NDP رای نمی‌دهند ندارد اما از رای طرف‌داران این حزب به دلیل سیاست‌های راست‌گرایانه جدید رهبر حزب می‌کاهد و در عمل هم دیدیم که همین شد یعنی لیبرال‌ها با خیال راحت‌تری به تقابل با محافظه‌کاران رفتند چون احساس کردند برخلاف انتخابات گذشته، NDP قدرت زیادی در شکستن رای آنها و تقدیم کرسی‌های مناطق حساس به رقیب محافظه‌کار ندارد.

در نهایت این حزب با کسب ۲۱ کرسی در جایگاه سوم ایستاد.

 

ریچموندهیل و پیروزی مجدد دکتر مریدی

دکتر رضا مریدی در یک کمپین موفق توانست در حوزه ریچموندهیل برای سومین بار پیاپی به پیروزی دست یابد. وی حدود ۲۰ هزار رای به دست آورد درحالی‌که رقیب محافظه‌کارش، ویک گوپتا با حدود ۱۵ هزار رای در جایگاه دوم ایستاد و کاندیدای NDP نتوانست تعداد آرای خود را به ۵۰۰۰ برساند.

 

پیروزی یک نفر یا یک حزب؟

از معدود مواردی که هر دو طرف موافقان و مخالفان لیبرال‌ها از اولین ساعات مشخص شدن پیروزی این حزب در شب انتخابات مطرح کردند، تاثیر غیر قابل انکار شخصیت و منش کتلین وین در این پیروزی بود. البته هر یک از آنها تفسیر و منظور خاصی از این واقعیت داشتند. موافقان، این مورد را نشان از توانایی و قدرت وی در گذر از بحران‌های حزب در دو سال اخیر و گشایش برگ جدیدی از دفتر حزب تحت مدیریت وین می‌دانند که به معنای فراموش کردن مواردی چون وقوع رسوایی‌های مالی و خروج از زیر سایه سنگین مدیریت ۱۰ ساله مک‌گینتی بوده است. به این طریق وین فرصت یک بازسازی کامل در سیاست‌های کلان، رفتارها، نیروهای کلیدی، وزیران کابینه و مجموعه همه آنچه می‌تواند در ۴ سال فرصت تا انتخابات بعدی، تصویر جدیدی از لیبرال‌های انتاریو ارائه دهد خواهد داشت.

در نقطه مقابل، مخالفان با تاکید بر روی نقش وین از یکسو به ضعف‌های رفتاری و شخصیتی هوداک در برقراری ارتباط موثر با مردم اشاره می‌کنند تا مشخص شود رهبر آینده محافظه‌کاران استان چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و چه ضعف‌هایی نداشته باشد. از سوی دیگر با این همه تاکید آنها می‌خواهند حساب وین را از حزب جدا کنند و در تبلیغات خود تمام افتخار این پیروزی را به یک شخص بدهند و نه حزب پیشتیبان وی. باید دید این استراتژی چقدر موثر است و چقدر می‌تواند ادامه یابد.

وین در میان استقبال گرم طرف‌داران و نوای پرانرژی ترانه «غرش» – که مضمون آن رهایی از زیر سایه حمایتگرایانه مردانه و یافتن جایگاهی مستقل و زنانه برای غلبه بر مشکلات است- به سالن آمد و در سخنرانی دوزبانه خود ضمن تقدیر از همه هواداران، اعضا کمپین، ساکنان استان و حتی رهبران دو حزب رقیب اعلام کرد که مجلس در فاصله ۲۰ روز بعد از انتخابات بازگشایی می‌شود تا دولت اکثریت لیبرال کار سخت و دشوار خود را برای ۴ سال دیگر آغاز کند. وین در پایان سخنرانی که اعضا خانواده‌اش وی را همراهی می‌کردند از مخاطبان خواست تا همراه با صدای پری غرش کنند! به نظر می‌رسد صدای این غرش تا فواصل زیادی، فراتر از مرزهای انتاریو و حتی آن‌سوی اقامتگاه نخست‌وزیر کانادا در اتاوا شنیده خواهد شد.

 

به اشتراک بگذارید

درباره نویسنده

(0) دیدگاه خوانندگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 

مهاجرت به کانادا | مهاجرت به آمریکا | گرین کارت آمریکا | مهاجرت از طریق سرمایه گذاری | مهاجرت نیروی کار | اقامت کانادا | اقامت آمریکا | دانمارک | مهاجرت به دانمارک | تحصیل در کانادا | تحصیل در آمریکا | نرخ ارز | مهاجرت به کانادا | ماهنامه پرنیان