Page 24 - Parnian Magazine - Volume 36 - Iranian Immigrants Monthly
P. 24

‫اوقات فراغت در کـانـادا‬

                                                                        ‫برگردان حمید وثیق زاده انصاری‬

‫کــه کلاس یازدهــم و هشــتم هســتند بــه دو مدرســه مختلــف‬             ‫در نـگاه کلـی م ‌یتـوان گفـت در کانـادا مـردم عاشـق ورزشـند‪.‬‬
                                              ‫می‌رونــد‪.‬‬                ‫آنهــا بــه باز ‌یهــای هاکــی روی یــخ‪ ،‬لاکــروس‪ ،‬بیــس بــال‪،‬‬
                                                                        ‫بســکتبال‪ ،‬و فوتبــال کانادایــی م ‌یپردازنــد (فوتبــال کانادایــی‬
‫خانــم گرونلینــگ ‪ 44‬ســاله کــه یــک مدیــر برنامــه ریــزی در‬         ‫خیلـی شـبیه فوتبـال امریکایـی اسـت امـا در آن‪ ،‬پرتـاب عریض و‬
‫فدراسـیون فوتبـال رده پاییـن ادمونتـون اسـت گفـت‪« :‬مـا هـر‬              ‫طوی ‌لتـر اسـت)‪ .‬فوتبـال معمولـی دارد بسـیار محبـوب می‌شـود‪.‬‬
‫شــ ِب هفتــه داریــم م ‌یدویــم‪ .‬بــرای ایــن یکــی یــا آن یکــی‬      ‫در زمســتان بســیاری از مــردم بــه اســکی در کو‌ههــای راکــی‬
‫تمریـن داریـم‪ ،‬بـرای ایـن یـا آن بـازی داریـم‪ .‬تنهـا چیـزی کـه‬          ‫روی می‌آورنــد‪ .‬در تابســتان خانواد‌ههــا بــه دیــدن پار ‌کهــای‬

                   ‫هسـت ایـن کـه توقفـی در کار نیسـت‪».‬‬                              ‫طبیعــی و دریاچ ‌ههــا در سراســر کانــادا م ‌یرونــد‪.‬‬
‫خانـواده زمـان شـامی را مقـدر کـرده اسـت – هـر شـام یکشـنبه‪،‬‬            ‫امـا ایـن تمـام ماجـرا نیسـت و رونـد اوقـات فراغـت مـردم در‬
‫تنهـا روزی کـه غالبـ ًا همـه آنهـا سـ ِر کار نیسـتند‪ .‬در غیـر ایـن‬      ‫کانـادا و نحـوه اسـتفاده از آن در حـال دگرگـون شـدن اسـت‪ .‬دو‬
‫زمـان آنهـا بـا غـذای مانـده‪ ،‬فسـت فـود و غـذای بیـرون بـر و‬
‫روش «بخـور و نپـرداز» در تجمعـات بـزرگ فامیلـی می‌سـازند‪.‬‬                                     ‫گـزارش زیـر در همیـن رابطـه اسـت‪.‬‬
‫در آشـپزخانه آنهـا‪ ،‬در کنـار یخچـال‪ ،‬تقویمـی آویـزان اسـت بـا‬                                                 ‫گزارش نخست‪:‬‬

                                   ‫جاهـای خالـی انـدک‪.‬‬                  ‫تعـداد کانادای ‌یهایـی کـه نهایـت سـعی خـود را م ‌یکنند کـه روزی‬
‫همـان طـور کـه پسـرانش بـا ولـع باقـی مانده‌هـای غـذا را در‬             ‫حداقـل یـک وعـده غـذا در کنـار بچ ‌ههـای نوجوانشـان باشـند رو‬
‫دوشـنبه شـب‪ ،‬قبـل لـز تمریـن فوتبـال در یـک مدرسـه نزدیـک‬               ‫بــه کاهــش اســت‪ .‬بازدیــد از پار ‌کهــا کمتــر رخ م ‌یدهــد‪ .‬و‬
‫خانه‌اشـان‪ ،‬م ‌یبلعیدنـد خانـم گرونلینـگ بـا خنـده گفـت‪« :‬مـن‬           ‫پنجـر‌هی زمـان بـرای حضـور در باز ‌یهـا و کنسـر ‌تها در حـال‬
                                                                        ‫کوچـک شـدن اسـت ‪ .‬در حالـی کـه یـک فـرد معمولـی بیـن‬
    ‫گفتـ ‌هام اگـر خانـه آتـش گرفـت تقویـم را بیـرون بیاوریـد»‬          ‫مراقبــت از بچ ‌ههــا و والدیــن مســ ‌نتر گرفتــار اســت و توســط‬
‫او گفــت‪« :‬شــما مجبوریــد برنامــه تقویــم را اجــرا کنیــد‪ .‬آیــا‬     ‫مشـاعلی کـه نیازمنـد کار پایـان هفتـه یـا عصرانـه هسـتند تحـت‬
‫ایـن بهتریـن وضعیـت اسـت؟ نـه‪ .‬امـا شـما مجبوریـد ایـن کار‬              ‫اسـترس اسـت احتمـال بیشـتری دارد کـه برای سـرگرمی‪ ،‬بیشـتر‬
‫را بکنیــد‪ ».‬حتــی اگــر بیشــتر خانواده‌هــا را‌ههــای ســر و کلــه‬    ‫بـه تلویزیـون یـا کامپیوتـر رو آورد تـا ایـن کـه بـه پیـاده روی در‬
‫زدن بـا فشـارها را بیابنـد گـزارش‪ ،‬تصویـر غـم افزایـی ترسـیم‬
‫می‌کنــد از توازنــی کــه خانواد‌ههــای کانادایــی تــاش م ‌یکننــد‬                        ‫جنـگل یـا بـازی انتخابـی هاکـی بپـردازد‪.‬‬
‫بیـن زندگـی کاری خـود و لحظـات تمـدد اعصـاب برقـرار کننـد‪.‬‬              ‫بـه طـور خلاصـه‪ ،‬سـاعاتی کـه کانادای ‌یهـا بـرای نیـروی تـازه‬
‫مســأله ایــن نیســت کــه آنهــا ســاع ‌تهای طولان ‌یتــری کار‬          ‫دادن بـه ذهـن و بـدن خـود در فراغـت و فعالی ‌تهـای فرهنگـی‬
‫م ‌یکننـد‪ .‬در واقـع گـزارش بیانگـر آن اسـت کـه تعـداد افـرادی‬           ‫صــرف م ‌یکننــد – و لحظاتــی کــه بــا خانــواده ســهیمند – در‬
‫کـه بیـش از ‪ 50‬سـاعت در هفتـه کار م ‌یکردنـد بیـن سـال‌های‬              ‫حـال کـم شـدن اسـت و ایـن بـر تندرسـتی آنهـا اثـر م ‌یگـذارد‪.‬‬
‫‪ 1996‬و ‪ 2009‬کاهــش یافــت‪ ،‬ســقوطی کــه قبــل از رکــود‬                 ‫ایـن بحرانـی اسـت کـه خانـواده گرونلینـگ از ادمونتـون‪ ،‬شـبیه‬

                                   ‫اقتصـادی شـروع شـد‪.‬‬                    ‫بســیاری از خانواد‌ههــای کانادایــی‪ ،‬بــه خوبــی از آن آگاهنــد‪.‬‬
‫امـا کانـادا جامعـ ‌های بـا کار ‪ 24‬سـاعته در یـک شـبانه روز شـده‬        ‫در خانــه گرونلینــگ شــا ‌مهای دور همــی خانــواده نــادر اســت‪.‬‬
‫اسـت‪ .‬در نتیجـه افـراد بیشـتری در سـاع ‌تهای غیـر عـادی –‬               ‫مایلــز ‪ 16‬ســاله و کولیــن ‪ 14‬ســاله در تیمــی کــه پدرشــان‬
‫پایــان هفت ‌ههــا‪ ،‬شــ ‌بها‪ ،‬شــیف ‌تهای دوری – کار م ‌یکننــد‪.‬‬        ‫مربـی آن اسـت فوتبـال بـازی م ‌یکننـد‪ .‬کریسـتال گرونلینـگ و‬
‫ایــن بــه زمانــی کــه آنهــا بــه طــور نرمــال بــا همســران و‬       ‫شـوهرش‪ ،‬مانفـرد‪ ،‬بـه طـور تمـام وقـت کار می‌کننـد‪ ،‬و پسـرها‬
‫فرزندانشــان طــی م ‌یکردنــد و کارهایــی کــه واقعــ ًا دوســت‬
‫داشــتند انجــام م ‌یدادنــد تجــاوز کــرده اســت‪ .‬و ایــن م ‌یتوانــد‬

                                                                        ‫‪ 24‬مهاجرت و سیاست ‪ -‬شمـاره ‪ - 36‬شهریور ‪1395‬‬
   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29